Quantcast
Channel: هوانورد
Viewing all articles
Browse latest Browse all 253

نگاهى به تاریخچه پیدایش و ساخت موشک

$
0
0

مقدمه

حداقل ۷۰۰ سال از عمر موشک مى گذرد. در قرن سیزدهم بود که چینى ها نخستین تیرهاى آتشین ثبت شده در تاریخ را پرتاب کردند و مغول هاى مهاجم را به وحشت افکندند. چینى ها در جنگ پین کینگ در سال ۱۲۳۲ میلادى سلاح هاى آتشین را که بر سر خود آتش داشتند علیه تاتارها به کار گرفتند. در این سال ها توسط یک نفر ایتالیایى به نام فونتانا نوعی راکت اختراع شد که در آن زمان چندان کاربردی نبود و تخریب چندانى در پی نداشت و بیشتر اثر روانى آن در ایجاد ترس در دشمن مورد نظر بود.
اولین راکت به مفهوم امروزى توسط شاهزاده حیدرعلى در هندوستان ابداع شد که این راکت در نیمه دوم قرن ۱۷ علیه انگلیسى ها به کار گرفته شد. این راکت ها شامل لوله هایى از آهن بود و خرج اصلى آن را باروت تشکیل مى داد. وزن این راکت ۳ تا ۵ کیلوگرم و طول آن ۲۰ و قطر آن ۵ سانتى متر با برد حدود ۵/۲ کیلومتر بود. طول راکت در مجموع با قطعات چوبى به ۳ متر مى رسید. همچنین پایدارى این راکت ها در پرواز توسط قطعاتى از چوب بامبو که به بدنه آن متصل بود تامین مى شد که این قطعات چوبى عملى شبیه بالک هاى کنترلى در موشک هاى امروزى را انجام مى دادند.

در جنگى که در هندوستان بین ارتش انگلیس و حیدرعلى اتفاق افتاد، ارتش حیدرعلى با به کارگیرى ۵ هزار راکت انداز ابداعى خود شکست سختى بر ارتش انگلیس تحمیل کرد. انگلیس و کشورهای غربی به رغم داشتن زمینه هاى مساعد در تهیه اسلحه فعالیت چشمگیرى در تحقیقات موشکى نداشتند. اما در این جنگ تعدادى از راکت هاى سالم به وسیله یکى از افسران انگلیسى به نام ویلیام کنگرو جهت بررسى به انگلستان ارسال شد. این افسر پس از بازگشت به انگلیس در سال ۱۸۰۴ به ریاست کارخانه موشک سازى که تازه در ولویچ تاسیس شده بود انتخاب شد و تلاشهای وى به پیدایش راکتى به نام خود او منجر شد. طول بدنه فلزى کنگرو ۱۰۷ سانتى متر بود و قطر آن ۱۰ سانتى متر که با سر دوکى شکل به چوبى به طول ۶/۴ متر و قطر ۸/۳ سانتى متر وصل می شد. وزن آن در حدود ۵/۱۴ کیلوگرم و برد آن ۸/۱ کیلومتر بود که با بهینه سازیهای انجام شده به ۷/۳ کیلومتر افزایش یافته بود. با استفاده از این راکت ها ارتش انگلیس در سال ۱۸۰۵ شهر بولونى فرانسه را با پرتاب ۲۰ هزار راکت و در سپتامبر سال بعد شهر کپنهاگ را با پرتاب ۴۰ هزار راکت به ویرانه تبدیل کرد.

 ● پیشتازان صنعت موشک

1- کنستانتین ادواردویچ تسیولکوفسکى

تسیولکوفسکى در ۱۷ سپتامبر ۱۸۵۷ در دهکده ایزوسک در شهر کوچک کالوگا، ۱۶۰ کیلومترى مسکو در جنوب غربى روسیه به دنیا آمد. این دانشمند ضمن اینکه در روسیه به عنوان پدر راکت شناخته شده، به علت ارائه نظریات و تئورى هاى باارزش نسبت به گذشتگان خود در زمینه چگونگى دسترسى به ستارگان، پدر غیرقابل انکار کیهان نوردى نیز است.
او از سنین نوجوانى به علوم فیزیک و هوانوردى اشتیاق فراوان داشت و در ۱۶ سالگى براى شرکت در سمینارى در مورد علوم و ریاضیات به مسکو رفت و در راستاى علاقه مندى به این دو رشته بود که در مدرسه دهکده بوروسک در ۹۰ کیلومترى جنوب شرقى مسکو شغل معلمى ریاضیات و فیزیک را پذیرفت و در این شغل مطالعات جدى و فراوانى در مورد کیهان شناسى انجام داد و محل سکونت خود را به مرکز تحقیقاتی نسبتاً بزرگى تبدیل و مدل هاى مختلف راکت را جمع آورى کرد. او از جمله نخستین انسان هایى بود که دریافت موشک وسیله اى براى گریز از زمین است.

● فعالیت هاى تسیولکوفسکى

تسیولکوفسکى در سال ۱۸۹۷ اصول موتورهاى کنترلى را تعریف و در سال بعد کتابى تحت عنوان ورود به مدارات ماهواره اى از زمین و سپس کتاب دیگرى با نام کیهان نوردى با استفاده از موتورهاى عکس العملى به رشته تحریر درآورد.

در این زمان با مندلیف نیز تماس هایى داشت ولى مندلیف به او گفت که کارهایش اتلاف وقت است و به عنوان عضو انجمن شیمى از او خواست که از محاسبات آینده مطلع شود. ولى تسیولکوفسکى دست از فعالیت هاى خود برنداشت و در سال ۱۸۹۸ دیگر قانون هاى ریاضى حرکت موشکى که اساس طرح همه سفینه هاى فضایى است را به دست آورده بود و در سال ۱۹۰۳ (سال اولین پرواز هواپیماى برادران رایت) نتایج اصلى کار خود را منتشر کرد و پایه هاى دانش فضانوردى را بنا نهاد که شامل بررسى نظرى مساله سوخت موشک ها، کارایى موتور موشک و استفاده از هیدروژن و اکسیژن مایع به عنوان ماده محرک موشکى است. طبق محاسبات او امکان مسافرت بین سیارات و یا استفاده از ماهواره و ایستگاه هاى فضایى در مدارات مختلف زمین امکان پذیر است و ثابت کرد براى ورود به مدار زمین رسیدن به سرعت ۸ کیلومتر در ثانیه ضرورى است.

در سال ۱۹۰۳ دستگاه کاملى را معرفى کرد که قادر به حمل انسان به فضا بود و نیروى محرکه آن را اکسیژن مایع و هیدروژن تشکیل مى داد. وى با درک مشکلات نیروى محرکه، موتورهاى چندمرحله اى را پیشنهاد و فرمول هاى قوانین حرکت در فضا را ارائه کرد و در سال ۱۸۸۱ اولین تونل باد روسیه را ساخت که شاید در دنیا اولین باشد.

این دانشمند نابغه که نتیجه تحقیقاتش براى ساختن موشک V1 آلمانى مورد استفاده قرار گرفت و به رغم داشتن محدودیت، تلاش هاى ارزنده اى در ساخت موتور راکت و مطالعات کیهان نوردى داشت، در ۱۱ سپتامبر ۱۹۳۵ در سن ۷۸ سالگى در کالوگا در حالى که نزدیک به ۵۰۰ اثر علمى به صورت مقاله و کتاب از خود بر جاى گذاشته بود، چشم از جهان فرو بست.


2- رابرت هاچگینز گادارد
مردى که همه موشک ها مرهون او هستند. گادارد که در سال ۱۸۸۲ در شهر ووستر در ایالت ماساچوست به دنیا آمده بود، مبتکر تکرویى بود که در جوانى از حمله مکرر بیمارى جان به در برده بود. این شخص به راستى یک پیشاهنگ واقعى بود، همانند تسیولکوفسکى در شوروى سابق و هرمان ابرت در آلمان به محاسبات موشکى و پرواز فضایى پرداخت ولى بعداً کارش را با پرداختن به مسائل عملى طرح دستگاه ها و وسایل آزمایش سوخت ها و ساختن و پرواز دادن موشک ها دنبال کرد.

سال ها پس از مرگ او روشن شد که موشک هاى او نه تنها از آزمون دگرگونى فناورى سربلند بیرون آمده اند بلکه خود سهمى در به وجود آوردن آن دگرگونى ها داشته اند. در این رابطه یک کارشناس موشکى به نام جروم هان ساکر گفته است هر موشک مایع سوزى که پرواز مى کند یک موشک گادارد است. در واقع اگر تسیولکوفسکى را پدر علم راکت بدانیم، بدون شک گادارد را باید پدر مهندسى راکت خطاب کنیم. اگر چه این دو نابغه چندین دهه بدون اطلاع از هم بودند ولى تحقیقاتشان عملاً به موازات یکدیگر بوده است.


 ●هدف گیرى به سوى ماه در سال هاى ۱۹۲۰
رابرت گادارد روزى که به صورت جدى به فکر موشک بازى و پرواز فضایى افتاد فقط ۱۷ سال داشت. وقتى که در دانشگاه کلارک در ووستر در رشته فیزیک درس مى خواند یکه و تنها به بررسى سوخت هاى احتمالى موشک ها پرداخت. پس از توجه به سوخت هاى جامد گوناگون به این نتیجه رسید که ترکیبى از ئیدروژن و اکسیژن مایع از همه بهتر خواهد بود اما در آن تاریخ هیچ یک از این دو گاز مایع به صورت تجارتى براى فروش موجود نبود. او پس از پایان دوره دبیرستان به دانشگاه کلارک در ووستر رفت و در سال ۱۹۱۱ وقتى که ۲۸ ساله بود در رشته فیزیک دکترا گرفت و یک سال بعد هم معلم دانشگاه کلارک شد و سر کلاس مباحث فوق برنامه اى چون راه هاى مسافرت به ماه را نیز شرح مى داد. او در حقیقت پایه گذار راکت هایى است که هم اکنون به شکل فعلى در قرن بیستم شناخته شده است.

در سال ۱۹۱۶ گادارد به قصد تهیه بودجه پژوهشى از انجمن اسمیتسونى تقاضا کرد تا موشک هاى آزمایشى بسازد و این انجمن نیز پنج هزار دلار به او اعطا کرد و در سال ۱۹۱۹ کتابى تحت عنوان روش هاى رسیدن به ارتفاعات فوق العاده بالا منتشر ساخت.


 ●ناکامى ها و کامیابى ها
در جنگ جهانى اول رسته مخابرات ارتش آمریکا گادارد را مامور طراحی سلاحی سبک و در عین حال پرقدرت کرد. او هم موشک کوچک جامدسوزى را که از درون یک لوله پرتاب مى شد براى این کار طراحی و تولید کرد.

در سال ۱۹۲۰ انجمن اسمیتسونى واشینگتن رساله اى که نخستین بورس تحقیقاتى گادارد را نصیب او ساخته بود منتشر ساخت و پیشنهاد او درباره سفر موشکى به ماه هیاهوى بسیار بزرگى داشت و گادارد انسان ماه موشکى لقب گرفت و سرانجام در سال ۱۹۲۶ راکت با سوخت مایع و نفت را آزمایش کرد. در این آزمایش این راکت با سرعت ۶۰۰ مایل در ساعت تا ارتفاع ۱۸۴ پا صعود کرد. او سپس توجه خود را به جاى افزایش در ارتفاع، به انعطاف پذیرى در برد معطوف کرد و سرانجام طى آزمایش هاى متعدد سرعت مافوق صوت را در راکت به دست آورد.

او که از استفاده از زمین هاى ایالتى براى آزمایش هاى موشکى منع شده بود به ناچار عملیات خود را به هل پاند (برکه دوزخ)، باتلاق برهوتى در وسط میدان تیر فدرال نزدیک اردوگاه دیونز منتقل ساخت و اعلام کرد که با به کارگیرى شکل خاصى از نازل مى توان با سوخت ثابت سرعت پرتاب را هشت برابر بالا برد و برد راکت نیز ۶۴ برابر افزایش پیدا مى کند. او دریافت که براى رسیدن به سرعت مافوق صوت، موتور هاى سوخت مایع بر موتور هاى با سوخت باروتى ارجحیت دارند.


 ●دره بهشت بعد از برکه دوزخ
در سال ۱۹۲۹ شخص مهمى که از کار گادارد تحت تاثیر قرار گرفته و شور آینده فضانوردى وجودش را فرا گرفته بود، به قصد کمک به گادارد قدم پیش نهاد. این شخص سرهنگ چارلز لیندبرگ قهرمان هوانوردى آمریکا بود. با حمایتهای لیندبرگ به زودى بورس دوساله اى به مبلغ ۵۰ هزار دلار نصیب گادارد شد و او که بودجه کافى به دست آورده بود رهسپار غرب گردید و به شهر راس ول در ایالت نیومکزیکو رفت، جایى که آب و هوا و طبیعت از هر لحاظ براى کار او مناسب بود. گادارد مرکز کار خود را نزدیک راسل ول در محلى به نام دره بهشت قرار داد.

گادارد در طول تمامى سال هاى آزمایش خود با کارشناسان موشکى در سراسر دنیا مکاتبه داشت و از دریافت گزارش موشک سازى آلمان ها روز به روز نگران تر مى شد. او بیم داشت که آلمان برخلاف ایالات متحده خیلى زود به امکانات نظامى موشکى پى ببرد.


●  گادارد و دستیارانش
میدان موشک آزمایى (دره بهشت) بیش از هفت کارمند نداشت. پنج مکانیک و از جمله برادر همسر گادارد و همسرش در نقش عکاس رسمى و خاموش کننده حریق هاى ایجاد شده از گاز هاى خروجى موشکى بودند. موشک ها در واقع همه سرهم بندى شده بودند. گادارد قسمتى از مصالح خود را از طریق سفارش پستى از عمده فروشى هاى ابزار و ادوات تهیه مى کرد و قسمتى دیگر را دستیاران او ضمن جست و جو در ابزارفروشى ها، فروشگاه هاى وسایل ورزشى و مراکز فروش قطعات یدکى اتومبیل مى خریدند و هنگامى که چیزى پیدا مى کردند که به درد مى خورد (مثلاً یک ساعت مچى بچه، یک تکه سیم پیانو یا شمع اتومبیل) آن را در جایی به کار مى بردند که سازندگان آن قطعات حتى در خواب هم ندیده بودند.

همچنین بیشتر وقت کارگاه صرف دست چین کردن قطعات قابل استفاده از موشک هاى ناموفق مى شد یعنى موشک هایى که پرواز نمى کردند و ناکام در جایگاه پرتاب باقى مى ماند باعث تاسف بود اما در عوض معمولاً سالم مى ماند. به هر حال یک پرواز موفق شادى بخش بود اما در عین حال مترادف بود با برگرداندن توده اى فلز اسقاط به کارگاه یعنى آنچه معمولاً از موشک بعد از سقوط باقى مى ماند. موشک هاى له شده را به ندرت مى شد تعمیر کرد. از این رو گادارد سیستمى براى سالم بازگرداندن موشک ها به زمین به کمک چتر نجات طرح کرد که فرود موشک ها را آرام تر مى ساخت. این سیستم به صورتى بود که پوزه مخروطى موشک خود به خود جدا مى شد و چتر کوچک پیشاهنگى اول بیرون مى آمد و به نوبه خود چتر اصلى را که سه متر قطر داشت بیرون مى کشید و موشک را آرام به زمین مى رسانید.


● سه سال پیش از ساخت V2
در سال ۱۹۳۹ سال آغاز جنگ جهانى دوم هزاران آلمانى سرگرم کار روى طرحى بودند که موشک V2 را به وجود مى آورد و نخستین پرواز آن در سال ۱۹۴۲ انجام شد ولى سه سال زودتر از آن گادارد و تیم کوچک او به کار پرواز دادن موشک اشتغال داشتند.
پس از ورود آمریکا به جنگ جهانى دوم گادارد به آناپولیس رفت تا به خدمت دولت آمریکا درآید و در آنجا به تقاضاى نیروى دریایى به طرح سیستمى براى به پرواز درآوردن هواپیما هاى معمولى به کمک موشک پرداخت.

در مارس ۱۹۴۵ گادارد یک موشک V2به غنیمت گرفته را از نزدیک مشاهده کرد که از هر لحاظ شبیه به موشک هاى خود او بودند. خود آلمانى ها از کشف بى علاقگى دولت آمریکا به کار گادارد مبهوت شده بودند. هنگامى که بعد از خاتمه جنگ جهانى دوم از کارشناسان موشکى آلمان که به آمریکا انتقال داده شده بودند پرسیده شد چه اطلاعاتى پایه و اساس توسعه موشک در آلمان قرار گرفت؟ آنها گفتند: بهتر است این را از گادارد بپرسید. ما هر چه اطلاعات داریم از اوست و وقتى که ورنر فن براون در سال ۱۹۵۰ نوآورى هاى به ثبت رسیده اش را بررسى مى کرد اعلام داشت گادارد از همه ما جلوتر بود.
گادارد براى کنترل جریان سوخت به درون محفظه احتراق، یک شیر کنترل، طراحى و نصب کرد. از این طریق موشک  قادر بود به طور اتوماتیک خاموش شود. همچنین او براى هدایت و کنترل پره هاى متحرکی را در خروجى اگزوز نصب کرد. در واقع این دانشمند اولین کسى بود که تفکر راکت هاى چند مرحله اى را به ثبت رسانید. گادارد سرانجام با استفاده از ژیروسکوپ دستگاهى ساخت که پرواز موشک ها را در مسیر تعیین شده ثابت مى کرد و از ژیروسکوپ براى هدایت خودکار مسیر موشک ها استفاده کرد. سرانجام در ۲۸ مارس ۱۹۳۵ اولین موشک مجهز به ژیروسکوپ گادارد، ۴۸۰۰ پا به صورت عمودى پرواز کرد و سپس با سرعت حدود ۵۵۰ مایل در ساعت ۱۳۰۰ پا پرواز کرد. او ضمن کار در نیروى دریایى آمریکا در مورد بهسازى سیستم هاى هدایتى موشک در سال ۱۹۴۵ به عضویت هیات مدیره مجمع راکتى آمریکا درآمد. او روى هم رفته امتیاز ۲۱۴ ابتکار و اختراع را که عملاً شامل تمامى جنبه هاى موشک هاى مایع سوز مى گردید به ثبت رسانده بود. در سال ۱۹۶۰ دولت آمریکا با پرداخت یک میلیون دلار به ورثه گادارد در ازاى استفاده از ابتکار هاى به ثبت رسیده از وى به سهمش در تحول موشکى صحه گذارد.
چنانچه دولت آمریکا بودجه تحقیقاتى گادارد را تامین مى نمود چه بسا اولین کشور در توسعه و طراحى در کار هاى موشکى مى شد. اما سرانجام در ماه اوت ۱۹۴۵ در سن ۶۲ سالگى، پس از ۴۲ سال تلاش تحقیقى از دنیا رفت و با فوت این دانشمند دنیا مخترع بزرگى را که کشورش قادر به تشخیص نبوغ او نشد از دست داد.

 3- ورنر فون براون

ورنر ماگنوس ماکسیمیلیان فون براون، دانشمند، افسر اس اس آلمان نازی، از رهبران توسعه فناوری راکت V2 در آلمان و قهرمان برنامه های فضایی آمریکا. اینها همه عناوینی هستند برای یک نفر.

فون براون در لهستان امروزی متولد شد. آثار نبوغ را در همان کودکی و نوجوانی می شد در او دید. در 16 سالگی یک مشت ترقه به یک واگن اسباب بازی بست و آنها را فرستاد هوا و خودش رفت اداره پلیس. خودش رفت نازی شد، اما با میل خودش نبود که افسر اس اس شد. می گفت که تحت فشار بوده است. اوایل دهه 40 میلادی بود که خودش را وسط پروژه ساخت راکت های V2 دید. همانها که بعدا خواب آرام را از چشم جنتلمن های لندنی ربود.

موضع گیری وی علیه سیاست های آلمان نازی باعث شد تا گشتاپو او را روانه زندان کند و اگر نیاز آلمان به او برای ساخت موشک های V2 نبود، شاید اعدام می شد. او یک روز پس از برگشت از محل تولید موشک های V2 چمدان هایش را ببندد و با گروه طراحی اش از کشور فرار کردند. روس ها که قابل اعتماد نبودند ، فرانسوی ها و انگلیسی ها هم آهی در بساط نداشتند ، فقط آمریکا باقی مانده بود.

فون براون به ایالات متحده رفت و نقشه های V2 و محل ساخت آنها در آلمان و اطلاعات دیگری از این دست رادر اختیار آمریکایی ها قرار داد.

آمریکایی ها با کمک این دانشمند اکسپلورر -1 را در سال 1958 به مدار زمین فرستادند، راکت های ساترن را ساختند و اصلاح کردند و در 16 جولای 1969 سه فضانورد را به وسیله آپولو – 11 با راکت ساترن -5 به ماه فرستادند.

بعد از ماهواره ی اکسپلورر ، ناسا شکل گرفت و او به سمت قائم مقام ریاست طراحی مرکز فرماندهی کل ناسا منصوب شد. فون براون در سال 1972 این سمت را رها کرد و در سال 1977 درگذشت.

 

● تاریخچه مختصری از موشک های کروز

موشک کروز با تعریف امروزی اولین بار توسط آلمان ها درجنگ جهانی دوم علیه مناطقی در جنوب شرقی انگلیس به کارگرفته شد که از سایتهای واقع درفرانسه به سمت هدف پرتاب می‌شد. این موشک با عنوان (V-1) در مدت زمان بسیار کوتاهی در حین جنگ دوم جهانی توسعه یافت و به تولید انبوه رسید. آلمان ها در طی چند ماه با بیش از 5000 فروند ازاین موشک ها لندن را مورد هدف قرار دادند. این موشک در آن زمان ازیک موتور پالس جت برای پیشرانش بهره می گرفت، سیستم هدایت و ناوبری ضعیفی داشت که عامل اصلی در پایین آمدن احتمال برخود این موشک با هدف بود، به طوری که طبق برخی گزارش ها تنها حدود سی درصد از این موشک ها در محدوده هدف فرود می آمدند.

 از زمان پرتاب این موشک ها توسط آلمان‌ها، آمریکایی‌ها تحقیقاتی را برای شناسایی این سیستم تسلیحاتی آغاز نمودند تا اینکه دراواسط سال 1944، ‌نیروی هوایی موفق به دستیابی به بقایای یکی از این موشک ها شد که ظاهرا سقوط کرده و عمل نکرده بود. طی مدت بسیار کوتاهی (17روز) با استفاده از مهندسی معکوس، نمونه ای از این موشک در امریکا ساخته شد.

در اواخردهه 40 ونیز دهه 50 برنامه موشک های کروز به عنوان یک سلاح تاکتیکی در ایالات متحده دنبال می‌شد. در این دوره با توسعه موشک هایی نظیر Regulus ,Matador ,Mace ,Snark، موشک‌های کروز به خصوص در زمینه هدایت و ‌پرتاب به تدریج توسعه یافتند. ولی همچنان علی رغم پیشرفت های صورت گرفته، مساله هدایت به عنوان یک عامل محدود کننده در این موشک ها مطرح بود. در دهه 60تمرکز بر روی موشک های بالستیک، موشک های کروز را تحت الشعاع قرار داد. البته باید توجه داشت که آنچه در موشکهای کروز اولیه مطرح بود، ساخت یک هواپیمای بدون سرنشین بود که بتواند صرفا یک سرجنگی (غالباَ یک کلاهک هسته ای) را تا نقطه هدف حمل کند و قابلیت هایی که امروزه از یک موشک کروز انتظار می‌رود در آن دوره زمانی مطرح نبود.

موشک کروز آمریکایی توماهاوک

موشک های کروز توسعه یافته تا پیش از دهه 50 میلادی، عمدتا شباهت زیادی به هواپیماهای هم دوره خود داشته و دارای ابعاد بزرگ و در زمینه هدایت با مشکلات اساسی مواجه بودند. این مشکلات در کنار سایر موانع تکنولوژیک در راه توسعه این نوع موشک‌ها منجر به وقفه‌ای حدودا ده ساله درتوسعه آنها گردید. این امر که به ویژه در تاریخچه رشد و توسعه موشک های کروز در ایالات متحده به خوبی نمایان است، مقارن با دهه‌ شصت و اوایل دهه هفتاد میلادی بود. در این دوره زمانی سرمایه گذاری سیستم‌های تسلیحاتی بر روی موشک‌های بالستیک قاره پیما متمرکز گردید.

در این مقطع زمانی (اوایل دهه هفتاد)، مزایای موشک های کروز نظیر پنهانکاری و قابلیت نفوذ تا عمق خاک دشمن، در کنار هزینه های نسبتا کم تحقیقات و توسعه و پایین بودن قیمت نهایی هر فروند (در مقایسه با سیستم های تسلیحاتی جایگزین) و... آنچنان مورد توجه قرار گرفت که باعث شد در آن مقطع پروژه‌هایی نظیر بمب افکن دور برد و پنهانکار 1- B به نفع پروژه موشک های کروز کنار گذاشته شوند.

توسعه این موشک‌ها در دهه 80 نیز ادامه یافت، اما ابتدای دهه 90 نقطه عطفی در تاریخ موشک های کروز به شمار می رود. استفاده از این موشک هادر چندین عملیات نظامی علیه عراق، باعث شد تا این موشک ها به شدت مورد توجه سایر کشورها قرار گیرد.شاید همین موضوع یکی از علل کشیده شدن کشورهایی نظیر چین، آلمان، سوئد، ایتالیا، اسرائیل، آفریقای جنوبی و انگلستان به سمت توسعه چنین سیستم های آفندی بوده باشد.

 

● تاریخچه مختصری از موشک های بالستیک

تا قبل از جنگ جهانی دوم- بنا به مقتضیات جنگ- فقط چندین کشور که در حال جنگ بودند ابرقدرت موشکی محسوب می شدند (مانند روسیه و آلمان). در واقع جنگ برای اینها مانند کاتالیزوری در جهت پیشرفت صنایع موشکی بود. این کشورها هر روز قدرتمندتر می شدند و این امر موجب رعب و وحشت کشورهای دیگر شد، چرا که از همان ابتدا هم پیش بینی می شد اگر فقط چند ابرقدرت خاص، این تکنولوژی را به دست می گرفتند، دیگر پاسخ ندادن به درخواست های آنها کار مشکلی بود.
پس از فروکش کردن التهابات جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورها دست به کار شدند و شروع به ساخت یا حداقل خرید موشک کردند زیرا می دانستند اگر سیستم موشکی قوی داشته باشند، پشتوانه خوبی برای حفظ امنیت دارند. هرروزه انواع موشک ساخته و آماده می شد و در این میان یک فناوری، توجه همگان را بیش از دیگر شاخه ها به خود جلب کرد و آن، تکنولوژی ساخت موشک های بالستیک بود.

تکنولوژی موشک های بالستیک هم پس از جنگ جهانی دوم رشد پیدا کرد و از دهه ۱۹۵۰ ابرقدرت هایی موشکی به وجود آمدند که تهدیدی برای کشورهای دیگر محسوب می شدند. در این عرصه، اتحاد جماهیر شوروی یک سر و گردن از رقبای خود بالاتر بود و با گذشت زمان، قدرتش بیشتر و بیشتر می شد و همواره حرف اول را در این زمینه می زد. این مساله، کشورهای دیگر- مخصوصاً رقیب سرسختش یعنی ایالات متحده آمریکا- را به وحشت می انداخت.

موشک بالستیک میانبرد روسی اس اس 20


موشک های بالستیک همواره باعث ایجاد تنش بین کشورها بود؛ برای نمونه، بحران موشک های بالستیک کوبا در سال ۱۹۶۲ که با تحویل موشک های دوربرد شوروی به کوبا، جنگ سرد را به نقطه ای بحرانی رساند یا بحران تایوان در سال ۱۹۹۶ که در جریان آن پس از انتخابات دموکراتیک در تایوان، چین چندین موشک بالستیک به خطوط کشتیرانی نزدیک تایوان شلیک کرد و یا در این اواخر بحران تائپودونگ در سال ۱۹۹۸ که کره شمالی یک موشک بالستیک را به طور غیرمنتظره ای روی محدوده هوایی ژاپن آزمایش کرد که باعث اعتراض کشورهای غربی شد.
هنگامی که آمریکا و شوروی پیمان منع گسترش موشک های بالستیک را امضا کردند، فقط ۹ کشور موشک بالستیک داشتند، ولی امروز بیش از ۳۰ کشور، دارای موشک بالستیک و ۱۴ کشور در تولید یا صادرات موشک بالستیک و تکنولوژی مربوط به آن دست دارند. پس همیشه تهدید شلیک یک موشک بالستیک از طرف این کشورها وجود دارد و باید تمهیداتی برای مقابله با این خطرات اندیشیده شود. در پی نگرانی های جهانی در این زمینه، پروتکل بین المللی کنترل تکنولوژی موشکی (MICR) -که موافقت نامه ای داوطلبانه است- در سال ۱۹۸۷ برای کنترل جابه جایی و خرید و فروش موشک ها و تکنولوژی های مربوطه که قابلیت حمل سلاح های کشتار جمعی (WMD) را ایجاد می کند، پایه گذاری شده است.

 _______________________________________________________________

منبع: moshaki-nezami.blogfa.com (امیرحسام ملایی یگانه)


Viewing all articles
Browse latest Browse all 253

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>