من آنچه شرط بلاغ است با تو می گویم
تو خواه از سخــــنم پند گیر و خواهملال
دوستان و همراهان گرامی هوانورد
ترجیح دادم این پست را به جای مطالب معمول به یک اپیدمی فراگیر در فضای مجازی فارسی زبان اختصاص دهم.
همه ما دزدی از خودرو و خانه مردم را مصداق بارز تخطی از قانون و جرم می دانیم. با این وجود شوربختانه برای بسیاری از ایرانیان هنوز این مساله توجیه نشده است که دزدی تنها منحصر به بالا رفتن از دیوار خانه دیگران نیست، بلکه عدم رعایت قوانین مالکیت معنوی نیز دست کمی از آن ندارد. احترام به حقوق مولفین و پدید آورندگان آثار علمی و ادبی و هنری، سالهاست که در جوامع پیشرفته مساله ای بدیهی شمرده می شود که مورد پذیرش عمومی قرار گرفته و ضمانت اجرایی آن قوانین سفت و سخت است، اما در کشور ما از دیرباز مورد کم توجهی بوده است.
بارها شاهد بوده ایم که حاصل دسترنج چندین ساله یک نویسنده یا مترجم یا پدید آورنده اثر ادبی یا هنری به سادگی مورد دستبرد دیگران قرار گرفته است. در عرصه مجازی متاسفانه این پدیده شوم فراگیرتر است، شاید به خاطر آزادی عمل بیشتر کاربران و دشواری بیشتر شناسایی و مجازات خاطیان. بی گمان مقابله با این پدیده مرسوم، عزمی همگانی می طلبد و اگر در پی درمانی برای این معضل هستیم ابتدا باید از خود شروع کنیم. رویه ای که من به سهم خود تلاش کرده ام بدان پایند باشم. همواره در انتهای هر مطلب و مقاله (حتی اگر آن را خودم ترجمه کرده باشم) منابع و مراجع را آورده ام، اما در بسیاری موارد با آنکه در آغاز یا پایان مقالات تولیدی، تذکر داده ام که بازنشر مطلب مشروط به ذکر منبع است، باز هم شاهد بازنشر بدون منبع مقالات "هوانورد" هستم.
شاید بگویید که نباید زیاد سخت گرفت، می گویم که اتفاقا اگر همه ما با عزمی راسخ تصمیم می گرفتیم که در مقابل کژیها و ناراستیها بایستیم، یقینا شرایط امروز جامعه بهتر از این بود. بر این اساس، تصمیم دارم که از این پس وبسایتها و وبلاگهایی را که ضوابط اخلاقی را در بازنشر مطالب رعایت نمی کنند، معرفی کنم. شاید گردانندگان این قبیل پایگاههای اینترنتی به خود آیند و دست از این کار ناشایست بردارند. کمترین سود این کار این است که اگر هم این افراد دست از این رویه نادرست برندارند، دست کم در سطح مخاطبان وبلاگ "هوانورد" رسوا و انگشت نما خواهند شد.
برای نمونه از وبلاگی شروع می کنم که به طور گسترده ای مقالات "هوانورد" را کپی-پیست و بدون درج منبع منتشر کرده است و با وجود تذکری که از طریق کامنت به نویسنده وبلاگ داده ام، کماکان به رویه زشت خود ادامه داده است. به عنوان مشت نمونه خروار، به تصاویر زیر دقت فرمایید:
مقاله ای در مورد تانک اسکورپیون که شخصا ترجمه کرده بودم و در آغاز مطلب هم یادآور شده ام که بازنشر مشروط به ذکر منبع است (لینک مطلب).
این هم مقاله کپی شده توسط وبلاگ کذایی (لینک مطلب)
نکته طنزآمیز هم اینکه آقای سارق مجازی، در عنوان پست مزبور، نام تانک را به جای "اسکورپیون"، "اسکوریپتون" نوشته که نشان دهنده میزان سواد و دانش نظامی نویسنده است.
اگر دیگر پستهای این وبلاگ را هم چک کنید می بینید که حتی زحمت تغییر فونت و سایز و رنگ حروف مقاله اصلی را هم به خود نداده و صرفا به فشردن دگمه های Ctrl+C کی بورد و سپس Ctrl+V بسنده کرده است و بدین گونه، مطالبی که بعضا یک هفته برای ترجمه یا گردآوری آنها وقت صرف شده است را به نام خود منتشر کرده است.
در پایان، پروفایل شخصی فردی که خود را مدیر این وبلاگ معرفی کرده (برای عبرت دیگر سارقان مجازی) درج می شود.
به قول سعدی:
چندین چـــراغ دارد و بیراه می رود
بگذار تا بیفتد و بیند سزای خویش