اهمیت بمب افکن های استراتژیک که قادر به نابودی تاسیسات زیربنایی در عمق خاک دشمن باشند ازدیرباز بر برنامه ریزان نظامی آشکار شده بود. در دسامبر 1939 سپاه هوایی ارتش آمریکا (که بعدها با استقلال از ارتش نام نیروی هوایی ایالات متحده را به خود گرفت) درخواستی رسمی را برای یک ابربمب افکن که قادر به حمل 9100 کیلوگرم بمب تا فاصله 4300 کیلومتری باشد ارائه کرد.
در پاسخ به این استعلام، شرکت های هواپیماسازی بوئینگ با مدل 345، کانسولیدیتد با مدل B-32، لاکهید با مدل XB-30 و داگلاس با مدل XB-31 وارد عرصه رقابت شدند. داگلاس و لاکهید خیلی زود ازمیدان رقابت پا پس کشیدند. اما کانسولیدیتد و بوئینگ به توسعه مدلهای خود ادامه دادند و به زودی بوئینگ باطراحی خود به نام B-29 Superfortress از رقیب خود پیشی گرفت.
بوئینگ بی29 بزودی به بزرگترین وگرانترین پروژه آمریکا در جنگ جهانی دوم بدل شد که حتی ازپروژه مانهاتان برای ساخت بمب اتمی نیز بزرگتر بود. تا پیش از آن هیچگاه این همه ایده های جدید به یکجا در یک هواپیمای جنگی گرد هم نیامده بودند. بسیاری از نوآوری های انجام شده در طراحی این هواپیما قبل از پرواز اولین مدل هیچگاه فرصت آزمایش نیافتند.
مهمترین نوآوریهای بکار رفته در این طراحی جدید را می توان بشرح زیر خلاصه کرد:
1. اتاقک تحت فشار (Pressurized cabin) که خلبانان و خدمه را قادر می ساخت بدون لباس مخصوص و ماسک اکسیژن در ارتفاعات بالا به کار خود ادامه دهند. این کار با ورود هوای فشرده به طور مداوم به کابین های استقرار خدمه صورت می پذیرفت. در هواپیماهای فاقد اتاقک تحت فشار، خدمه باید در ارتفاعات بالا از لباس مخصوص و ماسک اکسیژن استفاده کنند.
نمایی از کابین عقب بمب افکن بی 29 که شامل محفظه ای حاوی هوای فشرده بود.
2. سیستم کنترل آتش مرکزی که چهار برجک مسلح به تیربار دو لول براونینگ M2 دوازده میلیمتری را از راه دور کنترل می کرد. برای نشانه روی این مسلسل ها از ایستگاه های دیده بانی در دماغه، دم و پهلوهای هواپیما استفاده می شد. مسلسل چی می توانست با دستگاه کنترل از راه دور کنترل یک یا دو تا از برجک های مسلسل را در دست بگیرد و به سوی هدف شلیک کند.
3. تونل رابط میان کابین جلویی و عقبی. برای اینکه رها شدن بمب ها باعث تخلیه فشار درون کابین نشود، اتاقک های جلویی و عقبی توسط یک تونل که از درون مخزن های بمب می گذشت به یکدیگر متصل می شدند. در اتاقک عقبی محلی برای استراحت خدمه در پروازهای طولانی وجود داشت. پنج کامپیوتر آنالوگ جنرال الکتریک با محاسبه فاکتورهایی مانند سرعت باد، جاذبه ثقلی، دما و رطوبت باعث افزایش دقت شلیک ها می شد. این کامپیوترها بر توزیع کنترل آتشبارها میان مسلسل چی ها نیز نظارت می کرد.
4. سیستم نشانه روی راداری. بمب افکن های دیگر بیشتر بر سیستم های نشانه روی چشمی تکیه داشتند اما بی 29 با استفاده از سیستم نشانه روی راداری دقت بالاتری در بمباران اهداف داشت.
کاکپیت بمب افکن بی 29 از نمای پشت
نمای برش خورده بی 29
بوئینگ بی ٢٩ سوپرفورترس یک بمب افکن سنگین مجهز به چهار موتور ملخی بود که در ٨ می ١٩۴۴ وارد خدمت نیروی هوایی آمریکا شد و تا جنگ کره به خدمت ادامه داد. تعداد ٣٩٧٠ فروند از این بمب افکن های سنگین تولید شدند و نقش مهمی در تعیین مسیر جنگ جهانی دوم و جنگ کره ایفا کردند.
بی ٢٩ مدرنترین هواپیمای زمان خود بشمار می رفت. برای تولید آن از چهار کارخانه بزرگ استفاده شد. بی ٢٩ می توانست تا ارتفاع ١٢٠٠٠ متری صعود کند. بدین ترتیب اکثر جنگنده های ژاپنی قادر به صعود تا ارتفاع پروازی بی ٢٩ نبودند. هم چنین می توانست با سرعت ۵٣٠ کیلومتر در ساعت به مدت طولانی پرواز کند. فقط تعداد کمی جنگنده بودند که قادر به تعقیب این بمب افکن سریع السیر می شدند. برد عملیاتی آن نیز حدود ۶٠٠٠ کیلومتر بود. این برد طولانی نیروی هوایی امریکا را قادر به بمباران دورترین نقاط خاک ژاپن می نمود.
بمب افکن بی 29 در جریان جنگ کره (1951)
در طی جنگ جهانی دوم بمب افکن های بی ٢٩ از پایگاه هایی در جنوب هند و جنوب چین به پرواز در می آمدند تا خاک ژاپن را بمباران کنند. سوخت و مهمات مورد نیاز برای این بمب افکن ها از فراز کوه های هیمالیا حمل می شد که عملیاتی بسیار پر خطر بود. در اواخر جنگ پایگاههایی در جزایر ماریانا برپا شد که اجازه می داد بی ٢٩ ها از مسافتی نزدیکتر به ژاپن به پرواز در آیند.
حمله هوایی ٩ تا ١٠ مارس ١٩۴۵ به توکیو یکی از مرگبارترین بمبارانهای هوایی در طول تاریخ بوده است. تعداد ٣٣۵ بمب افکن بی ٢٩ در این حمله شرکت داشتند و ١٧٠٠ تن بمب آتش زا بر سر این شهر ریختند. ١۴ بمب افکن در این حمله سرنگون شدند. حدود ۴٠ کیلومتر مربع از شهر توکیو در این حمله کاملا ویران شد و بیش از ١٠٠ هزار نفر از مردم در نتیجه آتش سوزی های ناشی از بمباران کشته شدند. حدود یک میلیون نفر از مردم نیز خانه های خود را از دست دادند.
مدتها قبل از بمباران شهرهای ژاپن، ایالات متحده در حال ساخت بمب اتمی بود. پروژه سری منهتن در خلال سالهای ١٩۴٣ و ١٩۴۴ به ابداع دو نوع از چنین بمبهایی انجامید: یک بمب پلوتونیومی به نام Fat Man و یک بمب اورانیومی به نام Little Boy. پس از اولتیماتوم ٢۶ جولای ١٩۴۵ پتسدام که در آن متفقین هشدار شدیدالحنی را به ژاپن برای دست کشیدن از جنگ ارسال کردند، پرزیدنت هری ترومن دستور بمباران اتمی ژاپن را صادر کرد. در ۶ آگوست ١٩۴۵ لیتل بوی توسط یک بمب افکن B-29 بر روی هیروشیما انداخته شد. ٧۵٠٠٠ نفر از سکنه این شهر در دم کشته شده و بیش از ۵٠٠٠٠ ساختمان ویران گردید.
متفقین انتظار تسلیم سریع ژاپن را داشتند. لیکن حکومت ژاپن به سرعت پاسخی ارسال نکرد. شاید دلیل این امر این بود که به دلیل قطع تمامی ارتباطات، مقامات دولتی از فاجعهای که در هیروشیما رخ داده بود، دیر آگاه شدند. سه روز بعد، دومین بمب بر روی ناگازاکی فرو افتاد. در ١۵ آگوست ١٩۴۵ امپراتور ژاپن تسلیم کشور خود را اعلام کرد و جنگ جهانی دوم پایان یافت.
خدمه بمب افکن بی 29 موسوم به Enola Gay شرکت کننده در بمباران اتمی هیروشیما
بمب افکن بی 29 در یک نمایشگاه هوایی در سال 2007
بمب افکن بی 29 تنها بمب افکن جنگ جهانی دوم بود که تا مدتها بعد و حتی در عصر جت نیز به خدمت ادامه داد. این بمب افکن نقش مهمی در جنگ کره ایفا کرد و پس از سال 1953 نیز در نقش شناسایی و سنجش آب و هوا خدمت کرد. شوروی با کپی سازی از روی این بمب افکن، توپولف تی یو 4 اولین بمب افکن استراتژیک خود را ساخت. هم اکنون یک عدد از بمب افکن های بی 29 موجود است که قابلیت پرواز دارد و 22 فروند نیز در نمایشگاه های مختلف دنیا آرام و قرار گرفته اند. بمب افکن بی 29 به راستی نقشی مهم در تغیر سرنوشت چندین جنگ بزرگ دنیا داشته است.
________________________________________________________________
منبع:وبلاگ دنیای علم و تکنولوژی (scitech.blogsky.com)
گردآوری تصاویر و تنظیم:وبلاگ هوانورد (کاوه)