___________________________________________________________________
××× تذکر:این مقاله توسط وبلاگ هوانورد (newcoy.persianblog.ir) گردآوری و تنظیم شده و هرگونه بازنشر آن مشروط به ذکر نام و لینک "وبلاگ هوانورد" می باشد.
___________________________________________________________________
مقدمه
موشک ها و راکت های سطح به سطح از نخستین روزهای جنگ هشت ساله به صورت پراکنده از سوی عراق و ایران مورد استفاده قرار گرفتند اما این سامانه ها تا پایان جنگ نتوانست جایگاه مهمی را در این صحنه نبرد به خود اختصاص دهد . با وجودیکه این سیستم ها می توانستند به داخل اهدافی نفوذ کنند که هواپیما بدون خطر کردن هیچگاه قادر به انجام آن نبود ، اما موشک های ایران و عراق از نظر دقت و برد- مقدار ماده منفجره با محدودیت های جدی روبرو بودند ، از اینرو هیچ یک از طرفین نتوانستند این موشک ها را با دقت به سوی اهداف موردنظر هدف گیری نمایند . معهذا ، هر دو کشور در جریان جنگ 900-750 راکت و موشک دوربرد به سوی یکدیگر شلیک کردند .
فراگ وارد می شود
عراق در ابتدای جنگ موشک های FROG در اختیار داشت ( FROG برگرفته از حروف اول عبارت Free Rocket Over Ground می باشد) و در خلال جنگ از راکت های سطح به سطح استفاده کرد که از جمله آن می توان به شلیک موشک های FROG-7 در چند هفته اول نبرد اشاره کرد . اما نیروهای این کشور به زودی دریافتند که این راکتها کارآیی چندانی ندارند . آنها فاقد توانمندی لازم جهت حمل کلاهک متعارف کارآمد بودند ، ضمن اینکه عراق فاقد هرگونه سیستم هدف گیری موثر فراتر از برد چشمی (BVR) بود .
از چنین ناکارآمدی ، مورد جالبی در اوایل جنگ اتفاق افتاد زمانیکه عراق با هدف ایجاد اختلال در سازماندهی مناطق عملیاتی نیروی زمینی ایران در حوالی دزفول و اهواز چهار راکت سطح به سطح FROG 7 پرتاب کرد. درک دلایل بروز این مسئله ساده است . راکت FROG-7 ، که R65A یا Luna نیز نامیده می شود ، برای حملات هسته ای طراحی شده بود و به عنوان یک سلاح متعارف کارآیی چندانی نداشت . این موشک از یک موتور راکتی تک مرحله ای با سوخت جامد بهره می گیرد که اولین بار در سال 1967 در معرض دید عموم قرار گرفت . این موشک 9 متر طول و 61 سانتیمتر قطر دارد و وزن آن در حدود 5727 کیلوگرم است . این موشک به جز خط سیر پرتابی با چرخش ثابت هیچ سیستم هدایت کننده ای دیگری ندارد . اگر پس از پرتاب قصد اصلاح مسیر حرکت آن را داشته باشند ، باید در زمان مرحله تقویت موشک این کار را انجام دهند . پس از تقویت ، حرکت موشک به صورت بالستیک خواهد بود .
دو فروند موشک فراگ 7 عراقی بر روی سکوهای پرتاب متحرک
کلاهک موشک FROG وزنی برابر با 455 کیلوگرم دارد و حداکثر برد آن 60 کیلومتر است . این موشک همچنین قادر به حمل کلاهک هسته ای یا شیمیایی می باشد . معمولاً بر روی یک سکوی پرتاب چرخدار مستقر می شود که تحت عنوان ZIL-135 نامیده می شود . دماغه آن بوسیله حلقه ای از چند دماغه کوچکتر احاطه می شود و در عواملی همچون قابلیت اطمینان و دقت نسبت به موشک های FROG اولیه از برتری محسوسی برخوردار است .
فقدان قابلیت دقت ، مرگ آوری و هدف گیری این موشک خیلی زود عراق را وادار ساخت تا به جای اهداف نظامی یا مناطق شلوغ از این موشک برای شلیک به سمت شهرها و اهداف اقتصادی بزرگ استفاده کند . عراق طی چند ماه ابتدایی جنگ این اقدام را در دستور کار خود قرار داد اما پرتاب آنها دقت لازم را نداشت . زمانیکه هدف موردنظر فراتر از برد چشمی قرار می گرفت ، موشک فوق در اغلب مواقع حتی به اهدافی در ابعاد یک شهر اصابت نمی کرد یا حتی پس از برخورد با هدف منفجر نمی شد .
نخستین بار در شانزدهم مهر ۱۳۵۹ یعنی تنها 17 روز پس از آغاز حمله عراق به ایران، شهر دزفول با 3 فروند موشک زمین به زمین از نوع «فراگ۷» مورد حمله قرار گرفت که منجر به ویرانی ۵۰ خانه و مغازه و جان باختن دست کم 60 و مجروح شدن 300 نفر از مردم بی دفاع و غیر نظامی ایران شد.
شهر کوچک اندیمشک علیرغم این حقیقت که هیچ ارزش نظامی یا اقتصادی نداشت، در آغاز جنگ مورد هدف راکت های FROG قرار گرفت . این سامانه دقیقاً همان موشکی بود که به سوی دزفول نیز پرتاب شده بود.
براساس برآوردهای انجام گرفته ، عراق 10 راکت FROG در سال 1980 ، 54 فروند در سال 1981 ، یک فروند در سال 1982 و 2 فروند در سال 1984 و جمعاً 64 فروند موشک به سوی اهدف ایرانی پرتاب کرد . معهذا ، یگان های نظامی عراق که از این موشک استفاده می کردند در بهره گیری موثر از این موشک تا زمان آتش بس در سال 1988 با مشکلات جدی مواجه بودند و این راکت هیچگاه نتوانست به عنوان یک سلاح متعارف کارآمد جایگاهی برای خود پیدا کند .
اسکاد، ویرانگر نام آشنا
موشکی که موفق شد تا بر روند جنگ تاثیر گذارد ، اسکاد B بود . موشک Scud B اولین بار در سال 1967 مورد استفاده قرار گرفت . این موشک ساخت اتحاد جماهیر شوروی بود که در این کشور تحت عنوان R-17E یا R-300E نامیده می شد . موشک اسکاد B بردی در حدود 300-290 کیلومتر و مقدار ماده منفجره آن کاملآً متعارف بود . طول آن 25/11 متر و قطر آن 85 سانتیمتر است و وزنی در حدود 6300 کیلوگرم دارد . از یک موتور راکت تک مرحله ای با سوخت مایع بهره می برد و معمولآً بر روی یک سکوی پرتاب با 8 چرخ مخصوص موسوم به MAZ-543 مستقر می شود .
موشک اسکاد بر روی کامیون حامل و آماده پرتاب
موشک Scud بسیار پیشرفته تر از موشک FROG-7 است و از سیستم هدایت کننده سود می برد . این موشک دارای سیستم هدایت کننده داخلی تسمه ای بوده که برای اصلاح خط سیر پرتابی آن از 3 ژیروسکوپ استفاده می کند و در داخل خود سیستم رانشی پره ای با موتور جت حامل مواد گرافیتی دارد . همچنین کلاهکی دارد که در آخرین مرحله پرتاب از بدنه موشک جدا می گردد . این عمل بر ثبات موشک می افزاید و به کلاهک این اجازه را می دهد تا با سرعتی بیشتر از 5/1 ماخ به هدف برخورد نماید . موشک Scud C موشکی به مراتب بزرگتر بوده و برد بیشتری نیز دارد . طول آن 2/12 متر و قطر آن یک متر می باشد و وزنی در حدود 10000 کیلوگرم دارد . برد این موشک 450 کیلومتر است . موشک Scud D (SS-1e) با هدف انهدام اهداف کوچک طراحی شده و دقت آن در مقایسه با موشک های قبلی بیشتر است . این موشک اوایل دهه 1980 مورد استفاده ارتش شوروی قرار گرفت .
عراق در ابتدای جنگ ذخایر اندکی از موشک های اسکاد و 9 سکوی پرتاب ویژه این نوع موشک را در اختیار داشت . اما تا اکتبر 1982 نتوانست به نحو کارآمدی از این موشک بهره گیرد .
عراق در روز 27 اکتبر 1982 پرتاب منظم موشک Scud B را آغاز کرد و جمعاً 3 فروند در سال 1982، 33 فروند در سال 1983 ، 25 فروند در سال 1984 ، 82 فروند در سال 1985 ، 25 فروند در سال 1987 و 193 فروند در سال 1988 به سوی اهداف ایرانی پرتاب نمود . عراق برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم ایران با شلیک حجم گسترده ای از موشک اسکاد دست به "حملات پراکنده ای " علیه مناطق شهری یا مجتمعهای نظامی زد که به نظر می رسد این حملات عمدتاً با هدف اعمال فشار سیاسی بر ایران پایه ریزی شده بودند .
اغلب اوقات ، عراق از این موشکها علیه مراکز جمعیتی ایران در پشت خطوط مقدم جبهه استفاده می کرد . اهداف موردنظر شهرهایی بودند که تقریباً در نزدیکی مرز قرار داشتند نظیر دزفول و اهواز ، خرم آباد و بروجرد (190 کیلومتری مرز ایران - عراق)
ورود اسکاد به ایران
ایران مدتها بعد موشک های اسکاد را ابتدا از کشور لیبی و پس از آن کره شمالی خریداری کرد . این سیستم ها به نیروی ویژه خاتم الانبیاء تحویل داده شد که از عوامل نیروی هوایی سپاه پاسداران بودند و اولین موشک اسکاد را در ماه مارس سال 1985 به طرف عراق شلیک کردند . در سال 1985 حدود 14 فروند ، 8 فروند در سال 1986 ، 18 فروند در سال 1987 و در سال 1988 نیز 77 فروند موشک اسکاد به سوی خاک عراق پرتاب شد .
در ابتدای جنگ حملات موشکی ایران بسیار موثرتر بوده که دلیل آن نیز عمدتاً بواسطه موقعیت جغرافیایی این کشور بود . تمامی شهرهای اصلی عراق در نزدیکی مرز ایران قرار داشتند اما تهران و بیشتر شهرهای اصلی ایران که در زمان جنگ مورد هدف قرار نگرفتند ، خارج از برد حملات موشک اسکاد عراق قرار داشتند . برعکس ، موشک های ایران حتی می توانستند شهرهای کلیدی نظیر بغداد را نیز هدف بگیرند .
با این وجود ، عراق هرگز نتوانست از امتیاز برد موشک به نحو مناسبی بهره گیرد زیرا اولاً برای ادامه حملات بی وقفه خود ، تعداد موشک موردنیاز را در اختیار نداشت و ثانیاً از منابع هوایی کاملاً برتری سود می جست که می توانست از آنها به عنوان جایگزین موشک اسکاد بهره برداری نماید و ثالثاً اینکه بیشتر موشک های ایران بیرون از شهر بغداد بر زمین فرود می آمدند . از لحاظ تئوری ، دقت مطلوب موشک اسکاد در بردهای طولانی بیش از یک کیلومتر بود و خطای دایره ای آن - با در نظر گرفتن دیگر عوامل - اغلب به 5 کیلومتر نیز می رسد . بنابراین تعجبی ندارد که بیشتر موشک های اسکاد ایران که به سوی بغداد شلیک می شدند در اطراف شهر فرود می آمدند . به علاوه اینکه ، حتی موشکهایی که در داخل شهر فرود می آمدند اغلب در فضاهای باز منفجر می شدند و حتی به ساختمانهایی برخورد می کردند که به ندرت تلفات زیادی را به بار می آورند .
ایران هیچگاه نتوانست اهداف اصلی اعلام شده از جمله وزارت دفاع و تاسیسات نفتی عراق را هدف قرار دهد . در واقع ، میزان تخریب موشک های اسکاد علیه اهداف شهری تقریباً مشابه با پرتاب چند هفته و چند روز یکبار بمب 500 پوندی بر روی شهرها بود . حملات موشک اسکاد معمولاً چیزی فراتر از ایجاد یک صدای بسیار بلند ، شکسته شدن پنجره ها و کشته شدن چند شهروند نبود . ظاهراً بیشتر حملات مرگبار طرفین زمانی اتفاق می افتاد که موشکها به اهدافی متراکم، آن هم به صورت کاملآً اتفاقی اصابت می کرد .
تا سال 1988 ، تاثیر کلی حملات موشکی ایران و عراق علیه افکار عمومی و روحیه طرف مقابل محدود ، نسبتاً کوتاه مدت و اغلب مبهم بود . کشوری که این موشک را پرتاب می کرد آن را به عنوان اقدام تلافی جویانه مرگباری علیه دشمن خود تبلیغ می نمود . اما سوی دیگر جبهه در بدترین حالت تنها دوره ای کوتاه مدت از ایجاد وحشت را در میان مردم خود تجربه می کرد که در اغلب موارد نیز بلافاصله به بروز احساس خشم و درخواست اقدامات تلافی جویانه علیه دشمن تغییر شکل می داد تا با این اقدام نشان دهند که از حملات دشمن توانستند جان سالم به در ببرند . از آنجائی که هر فروند موشک اسکاد پانصد هزار تا یک میلیون دلار ارزش داشت ، چنین حملاتی بسیار پرهزینه بودند . با وجود این ، ایران و عراق تلاش کردند تا با تامین تعداد قابل توجهی موشک و یا ساخت آنها در داخل توانایی خود را در استفاده از موشکهای دوربرد بهبود بخشند .
ایران با ناامیدی سعی کرد تا تعداد زیادی موشک اسکاد را از لیبی ، کره شمالی و سوریه خریداری کرده و همزمان پروسه ساخت موشک را در داخل کشور آغاز نماید . ایران درصدد بود تا موشک های Scud B بیشتری خریداری کرده ، آنها را در داخل کشور ساخته ، سیستم های خود را توسعه داده و از سیستم های جایگزینی نظیر موشک M-9 ساخت کره شمالی استفاده نماید . آنها موفق شدند تا مدلی از راکت Type-83 چینی را تولید کنند که آن را عقاب نامیده و سعی کردند تا در داخل نیز راکت دوربرد تولید کنند و آن را Iran-130 نام نهادند .
ایران ادعا کرد که طی سالهای 88-1985 بالغ بر 100 کارخانه داخلی در حال ساخت بخشی یا کل تجهیزات موردنیاز موشک و راکت بودند.
ایران تنها در مورد موشک عقاب توانست به موفقیت دست پیدا کند . ایران تولید این سامانه موشکی را در سال 1985 آغاز و بلافاصله در میدان جنگ از آنها استفاده کرد . به نظر می رسد که در حدود 325 راکت عقاب تولید شده که از این تعداد تقریباً 270-265 فروند به سوی اهداف موردنظر شلیک شدند . این شرایط امکان پرتاب حدوداً 250 راکت را در سال 1988 فراهم می کرد . با این وجود ، راکتهای عقاب فقط در حدود 40 کیلومتر برد داشتند و فاقد برد و یا دقت لازم برای اصابت به اهداف شهری یا اقتصادی بودند . راکت عقاب کلاهکی در حدود 300-70 کیلوگرم داشته و CEP آن بیشتر از 1000 متر است .
بهره گیری از راکت عقاب ، شیوه مناسبی برای هدف گیری اهداف مورد نظر نبود . تنها کاری که ایران می توانست انجام دهد ، شلیک این راکتها به سوی شهرهایی بود که در نزدیکی مرز قرار داشتند . این اهداف شامل شهرهایی همچون بصره ، ابوالخصیب ، الزبیر ، ام القصر ، مندلی و خانقین بودند اما کارآیی حملات موشکی عقاب معمولاً به مراتب کمتر از آتش توپخانه به نظر می رسید .
ایران در سال 1986 موشک های اسکاد بیشتری را از لیبی یا سوریه خریداری کرد اما فقط می توانست 22-18 فروند از این موشک را در سال 1987 پرتاب نماید . پس از آن ، به کره شمالی روی آورد و در این راستا توافقنامه ای برای تحویل 100 موشک اسکاد دیگر به عنوان بخشی از خرید تسلیحاتی 500 میلیون دلاری در ماه ژوئن 1987با این کشور منعقد کرد . این موشکها در اوایل سال 1988 به ایران تحویل داده شدند . به نظر می رسد که ایران به دنبال خرید موشکهای اسکاد بیشتری از کشور چین بوده اما نتوانست در این رابطه موفقیتی بدست آورد .
موشک اسکاد ایرانی
طی 52 روز "جنگ شهرها " در سال 1988 ، ایران حداقل 77 موشک اسکاد به طرف عراق پرتاب کرد . 61 فروند آن به سوی بغداد ، 9 فروند به سمت موصل ، 5 فروند به طرف کرکوک ، یک فروند به تکریت و یک فروند نیز به سمت کویت شلیک شدند . ایران در یک روز 5 فروند موشک اسکاد و حتی ظرف 30 دقیقه بطور همزمان 3 فروند موشک به طرف شهرهای عراق شلیک نمود . با این وجود ، میانگین پرتاب موشک اسکاد به سمت شهرهای عراق در حدود یک موشک در هر روز بود و تا زمان پایان جنگ شهرها ، این تعداد به 20-10 فروند تقلیل یافت .
اگر ایران ادعاهای خود مبنی بر توانایی ساخت موشک اسکاد را عملی می کرد ، این وضعیت ممکن بود حتی پیچیده تر نیز گردد . یکی از فرماندهان سپاه پاسداران ، محسن رفیق دوست، تحقق این ادعا را در نوامبر 1987 آغاز کرد . ایران در آوریل 1988 نیز ادعا کرد که بر روی ساخت موشکی با برد 320 کیلومتر فعالیت می کند و اینکه 80 درصد موشکهای اسکاد پرتاب شده در داخل ایران ساخته می شوند . اما در اصل این ادعا چیزی جز یک تبلیغات محض نبود . ایران هیچگاه نتوانست در جنگ با عراق موشک اسکاد ساخت متخصصان داخلی را شلیک نماید .
ایران همچنین در تولید و توسعه سامانه موشکی ایران 130 ناکام ماند . جزئیات کامل این سیستم همچنان در پرده ای از ابهام قرار دارد اما به نظر می رسد که ساخت این سامانه در واقع تلاشی برای استفاده تجاری از قطعات موجود و نیز بکارگیری سیستم ساده هدایت کننده داخلی در ساخت موشکی بود که بتواند تا بردی فراتر از 130 تا 200 کیلومتر را بپیماید . در عمل ، این موشک تا اوت 1988 یعنی زمان آتش بس عدم قابلیت اطمینان خود را به اثبات رساند و با قابلیت اطمینان و دقت اندک خود حداکثر تا برد 120 کیلومتر به پرواز در آمد . با این وجود ، برخی از موشک های ایران 130 در اختیار نیروهای سپاه پاسداران قرار گرفتند و اولین موشکهای ایران 130 در 19 مارس 1988 به طرف العماره شلیک شدند و چهار فروند دیگر نیز در ماه آوریل به طرف این شهر پرتاب شدند . مشخص نیست که آیا این موشکها به اهداف موردنظر خود اصابت کردند یا اینکه توانستند به اهداف تاکتیکی خود دست یابند .
متخصصان ایرانی در اواخر جنگ بر روی طرح یک موشک زمین به زمین به نام سجیل نیز کار می کردند. در خاطرات روز نهم مردادماه 67 آیت الله هاشمی رفسنجانی آمده است: "شب، محسن (هاشمی) گروه طراح و سازنده موشک سجیل را آورد. جمع کوچکی در حد دیپلم و بعضی لیسانس هستند و موشک یکصد و سی کیلومتری زمین به زمین با بدنه فایبرگلاس و سوخت جامد ساخته اند که از دیگران که گروه علمی با امکانات زیاد دارند، ساده تر و ارزان تر است . قرار شد تشویق و حمایت شوند."
الحسین، حاصل بهینه سازی اسکاد
این عراق بود که در نهایت موفق شد به موشک های دوربرد دست پیدا کند هرچند که برای تامین آنها تقریباً نیم دهه زمان صرف کرد . عراق از سال 1982 به بعد تلاش بسیار کرد تا موشک های با برد بیشتر را نیز تهیه نماید . برای نمونه ، در اوایل سال 1983 بیانیه های مختلف عراق نشان می داد که اتحاد جماهیر شوروی تمایل دارد تا موشکهای جدید با برد بیشتر (نظیر SS-12) را در اختیار نیروهای عراقی قرار دهد . اما تا 29 فوریه 1988 زمانیکه عراق 5 موشک دوربرد با نام الحسین به سوی اهدافی در ایران پرتاب کرد ، هیچ تحول جدیدی در قابلیت موشکی این کشور ایجاد نگردید .این موشکها مدلی از موشک های Scud-B ، Scud-C یا Scud-D بودند . زمان دقیق تامین این موشکها معلوم نیست ، اما به نظر می رسد که در حدود 300 فروند موشک اسکاد در سال 1986 از طرف اتحاد جماهیر شوروی در اختیار نیروهای عراق قرار گرفت . عراق اعلام کرد که این موشک ها را در اوت 1987 در بردهایی حدود 400 مایل یا 650 کیلومتر آزمایش کرده است . این گزارشها در ابتدا جنبه تبلیغاتی نداشتند اما عراق چندان تمایلی به گفتن حقایق نداشت .
عراق به شیوه های مختلف توانست بر برد این موشک بیافزاید . نیروهای این کشور یک موشک اسکاد استاندارد را انتخاب نموده و آن را به صورت زیر بهسازی کردند :
الف) کاهش مقدار ماده منفجره موشک از 400 به 200 کیلوگرم ؛
ب) تغییر وضعیت موشک به گونه ای که همه سوخت آن به قیمت کاهش قابلیت اطمینان مصرف گردد ؛
ج) انجام هر دو حالت فوق . عراق همچنین توانست از تقویت کننده های تسمه ای استفاده نماید .
گزارشهایی نیز مبنی بر اعمال تغییرات دیگر بر روی ترکشهای موشک Scud در عراق وجود دارد . با این حال مشخص نیست که کدام گزینه واقعاً موردنیاز بوده و قابلیت برد دقیق موشک های اسکاد عراق نامعلوم است زیرا نیروهای عراقی دائماً سایت پرتاب موشک را در این مرحله از حملات خود جابجا می کردند . آنچه بلافاصله افشا گردید این حقیقت بود که موشک های اسکاد عراق می توانستند از مواضعی در جنوب بغداد خود را به شهرهایی همچون تهران و قم برسانند .
نگاهی آماری به درگیری موشکی ایران و عراق
بنا به روایت روزنامه "خراسان"، عراق در طول جنگ 410 فروند موشک زمین به زمین به سمت ایران شلیک کرد که در نتیجه آن 2300 نفر شهید و 11000 نفر مجروح شدند.
آمار سالیانه
در نگاهی به آمار سالیانه حملات موشکی عراق، مشاهده می شود که در سال ۱۳۵۹ میزان حملات، 13 بار بود که این تعداد در سال ۱۳۶۰ به ۲۴ و در سال ۱۳۶۳ به 30 و در سال ۱۳۶۶ به ۶۸ بار رسیده است.
در سال 1359، ۲۶ موشک و در سال ۱۳۶۰، ۴۸ موشک و در سال ۱۳۶۲، ۴۹ و در سال ۶۳، ۵۴ و در سال ۶۶، ۸۱ موشک به شهرهای ایران شلیک شد.
هشت سال، 410 موشک
در مجموع در جریان جنگ هشت ساله، شهرهای ایران ۲۴۸ بار با ۴۱۰ موشک زمین به زمین از نوع «فراگ۷»، «اسکادB» و «الحسین» آماج حمله قرار گرفت که تعداد شهدای این حملات 2 هزار و 336 تن و شمار مجروحان 11 هزار و 872 نفر گزارش شده است.
ویرانی ناشی از اصابت موشک عراقی
27 شهر، هدف عراق
۲۷ شهر ایران در طی 8 سال جنگ مورد حمله موشکی قرار گرفته است. برخی از این شهرها عبارتند از: آبادان، اسلام آباد، اصفهان، اندیمشک، اهواز، ایلام، بروجرد، بهبهان، تبریز، تهران، کرج، حمیدیه، خرم آباد، دزفول، رامهرمز، نهاوند و همدان که از این میان دزفول و تهران بیشترین آمار قربانیان غیر نظامی را داشتند.
نخستین بار در شانزدهم مهر ۱۳۵۹ یعنی تنها هفده روز پس از آغاز تجاوز رژیم بعث به ایران، شهر دزفول با سه فروند موشک زمین به زمین از نوع فراگ ۷ مورد حمله قرار گرفت که منجر به ویرانی پنجاه خانه و مغازه و شهادت دست کم شصت نفر و مجروح شدن سیصد تن از مردم بیدفاع و غیر نظامی شد.
این آغاز حملههای موشکی عراق به دزفول بود و این شهر از ۱۶/ ۷/ ۱۳۵۹ تا ۲۶/ ۱۰/ ۱۳۶۵ یعنی در طول ۲۲۹۱ روز (۷۶ ماه) شش سال از هشت سال جنگ تحمیلی، پنجاه بار با ۱۳۲ فروند موشک زمین به زمین از نوع «فراگ ۷» و «اسکاد B» مورد حمله قرار گرفت که دستکم ۶۲۷ نفر شهید و ۳۱۴۱ نفر مجروح شدند. البته این آمار تنها مربوط به حملات موشکی است و شهدا و مجروحان غیر نظامی هوایی و توپخانه را شامل نمی شود.
نخستین حمله موشکی عراق به ایران، مربوط به ۱۶/ ۷/ ۱۳۵۹ به دزفول و آخرین آن مربوط به تهران و اصفهان و قم و شیراز در ۳۱/ ۱/ ۱۳۶۷ بود.
روز خونین
در حملات موشکی عراق، یک روز بسیار خونین (سی ام مهر ماه ۱۳۶۲) برجسته است. در این روز شهرهای دزفول و مسجدسلیمان با ۴ موشک مورد حمله قرار گرفتند. دزفول در این روز، 40 شهید و مسجد سلیمان ۱۲۴ شهید داشت؛ یعنی در یک روز، در مجموع ۱۶۴ تن از هموطنان غیر نظامی ما به شهادت رسیدند که حدود ۶ درصد از کل قربانیان ناشی از حملات موشکی زمین به زمین عراق به ایران را شامل می شود. در این حملات حدود 500 نیز مجروح شدند.
حمله به مدرسه شهید پیروز بهبهان
بهبهان که در جنوب شرقی استان خوزستان است، در هشت سال جنگ تحمیلی، چهار بار و با شش فروند موشک زمین به زمین مورد حمله قرار گرفت که در مجموع در این حملات موشکی، ۱۴۷ نفر شهید و ۳۵۶ تن نیز مجروح شدند؛ اما یکی از صحنههای بسیار دلخراش جنگ تحمیلی، اصابت موشک به مدرسه راهنمایی شهید پیروز این شهر بود.
در تاریخ چهارم آبان ۱۳۶۲ ساعت 17:20 در حالی که دانش آموزان هنوز در مدرسه بودند، یک فروند موشک اسکاد به این مدرسه اصابت کرد که در نتیجه آن ۶۹ دانش آموز، چهار معلم و یک خدمتگزار این مدرسه به شهادت رسیدند. پیکر برخی از این دانش آموزان شهید به کلی متلاشی شده بود.
پیکر یکی از قربانیان حمله موشکی عراق
حمله به مسجدی در دزفول
از صحنه های دلخراش موشکبارانها چند مورد نیز در دزفول رخ داد، از جمله اصابت موشک به مسجد نجفیه که به شهادت 13 نوجوان بسیجی انجامید. همچنین برخورد موشک به منزل خانواده «خوشروانی» در این شهر به شهادت همه اعضای خانواده منجر شد که پس از این واقعه منزلشان به حسینیه تبدیل شد.
رکورد بیشترین موشک
در تاریخ هجدهم فروردین ۱۳۶۷، عراق 5 شهر اصفهان، کرج، تهران، قم و تبریز را با ۱۰ فروند موشک زمین به زمین «الحسین» هدف قرار داد که رکورد شلیک بیشترین تعداد موشک در یک روز متعلق به این روز و همچنین روز ۲۴ خرداد 1366 است که با ۹ فروند موشک «اسکادB» به 8 شهر رامهرمز، نهاوند، اندیمشک، دزفول، اسلام آباد، کرمانشاه، خرم آباد و مسجدسلیمان حمله کرد.
حملات موشکی ایران
ایران در سال ۱۳۶۳ تصمیم گرفت برای بازدارندگی، عملیات موشکی خود را آغاز کند. ایران نخستین موشک زمین به زمین خود را ۱۶۱۳ روز پس از نخستین حمله موشکی عراق به شهرهای ایران در ۲۱/۱۲/۱۳۶۳ با اخطار قبلی و اینکه شهرهای مذهبی و عتبات را نمیزند به شهرهای کرکوک و بغداد شلیک کرد.
ایران در مجموع از ۲۱ اسفند ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۷ و پایان جنگ تحمیلی ۱۱۹ موشک اسکاد شلیک کرد که از این میزان، ۹۹ فروند به بغداد شلیک شد و موصل با یازده، کرکوک با شش، العماره و تکریت هر کدام با یک فروند موشک زمین به زمین هدف قرار گرفتند.
حملات موشکی در سالهای پایانی جنگ
بین سالهای 1987 و 1988 عراق به طور میانگین روزانه تقریباً 3 فروند موشک اسکاد به طرف ایران شلیک می کرد که در مقایسه با گذشته ، تاثیر حملات هوایی و موشکی عراق علیه اهداف ایرانی در سال 1988 به مراتب بیشتر بود . در حالیکه ایرانی ها پیش از آن می توانستند خود را با بمباران کوتاه مدت و نسبتاً محدود عراق انطباق دهند ؛ اما حملات بی وقفه موشکی با ترس فزاینده ای در میان مردم ایران همراه بود با این فرض که ممکن است عراق از سلاح های شمیایی استفاده نماید و بالطبع این ترس تاثیری شگرف بر روحیه مردم ایران داشت . در این راستا ، شایعات و گزارشاتی به گوش مقامات عالی رتبه ایران - منجمله آیت ا... خمینی - در تهران می رسید . برپایه گزارشات واصله ، تا اواسط ماه مارس تقریباً یک میلیون ایرانی و تا اواخر ماه آوریل چند میلیون نفر دیگر از تهران خارج شدند .
معهذا ، باید خاطر نشان کرد که حملات موشکی عراق در صورت عدم وجود سایر عوامل احتمالاً به تنهایی تاثیر چندان زیادی در روند جنگ ایجاد نمی کردند . با نزدیک شدن موشک اسکاد به هدف موردنظر ، صدای آن بر فراز منطقه وسیعی به گوش می رسید و پس از آن بر اثر انفجار ، صدای مهیبی تولید شده و شیشه پنجره ها می شکستند . با وجود این ، موشک اسکاد خسارت فیزیکی شدیدی به اهداف ایرانی وارد نمی کرد و هر موشک تنها قادر بود تا به طور میانگین کمتر از 24 نفر را به کام مرگ بفرستد . انواع موشک های اسکاد عراق ، ظاهراً کلاهکی به وزن 250-130 کیلوگرم داشته و به ندرت می توانستند نقش "قاتل شهروندان غیرنظامی " را ایفا کنند.
جمع بندی
در نهایت می توان چنین نتیجه گیری کرد که راکتها و موشکهای زمین به زمین به کار رفته در جریان جنگ هشت ساله ایران و عراق بیشتر کارکردی تاکتیکی داشتند و اثرات روانی و تبلیغاتی آنها بسیار بیشتر از اهمیت راهبردی آنها بود. با این وجود، خاطره دردناک این سفیران وحشت و ویرانی تا سالها در حافظه تاریخی مردم باقی خواهد ماند.
پی نوشت:
بخش عمده اطلاعات مندرج در این مقاله بر پایه سلسله مقالات آنتونی کردزمن، کارشناس نظامی آمریکایی، منتشر شده در وبسایت "فارس نیوز" می باشد که انتشار این بخش از اطلاعات لزوماً به معنای تایید آن توسط وبلاگ "هوانورد" نمی باشد. سایر آمار و اطلاعات برگرفته از وبسایتهای "تابناک" و روزنامه "خراسان" و "پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی" می باشد.
______________________________________________________________
منابع:
farsnews.com (آنتونی کردزمن، مترجم: جوادقلوبی)
تصویر اول مقاله برگرفته از طرح جلد کتاب "سفیران ویرانی" تالیف دکتر علی خاجی و همکاران می باشد.