××× تذکر:این مطلب توسط وبلاگ هوانورد (newcoy.persianblog.ir) گردآوری و تنظیم شده و هرگونه بازنشر آن مشروط به ذکر نام و لینک "وبلاگ هوانورد" می باشد.
_______________________________________________________________
لیدیا لیتویاک (Lydia Vladimirovna Litvyak) دوشیزه خلبان تکخال روسی است. او با کسب 12 پیروزی هوایی انفرادی و دو پیروزی مشترک در جریان 66 ماموریت رزمی، یکی از دو خلبان تکخال زن جهان محسوب می شود.
لیدیا در روز 18 آگوست 1921 در مسکو به دنیا آمد. کسانی که او را می شناختند او را به صورت برجسته ای زیبا می یافتند. این زیبایی برای او محبوبیتی در قلب مردم ایجاد کرده بود که به موفقیتهای او به عنوان یک خلبان جنگی افزوده شده بود.
او از ابتدای جوانی به خلبانی بسیار علاقه داشت و به همین دلیل در سن 14 سالگی به باشگاه هوانوردی رفت و در 15 سالگی برای اولین بار پرواز کرد. وی در اواخر سال 1940 به عنوان آموزگار پرواز فارغ التحصیل شد. با حمله ارتش آلمان نازی به اتحاد شوروی در ژوئن 1941 لیدیا تلاش کرد که به یک واحد نظامی ملحق شود اما به دلیل فقدان تجربه جنگی او را نپذیرفتند. او با اغراق در مورد تجربیاتش مدعی شد که قبل از جنگ بیش از 100 ساعت پرواز کرده است و به همین دلیل او را پذیرفتند و به هنگ 586 شکاری که همه اعضای آن را زنان تشکیل می دادند، ملحق شد. این واحد نظامی توسط مارینا راسکووا تشکیل شده بود. در این واحد لیدیا تحت آموزش پرواز با هواپیمای یاک 1 (YAK-1) قرار گرفت.
زنان خلبان ارتش سرخ
یاک-1، هواپیمایی که لیدیا بیشتر با آن پرواز می کرد
لیدیا در تابستان 1942 برای اولین بار برفراز شهر ساراتوف به عملیات نظامی اعزام شد. در ماه سپتامبر او به همراه کاترینا بودانووا و 6 خلبان دیگر و نیز تعدادی از خدمه زمینی پرواز به هنگ 437 هوایی منتقل شدند که یک هنگ هوایی با خلبانان مرد بود و در استالینگراد می جنگید. او که با یک هواپیمای LA-5 پرواز می کرد، در اولین پرواز عملیاتی خود در 13 سپتامبر 1943 برفراز جبهه استالینگراد، هدف قرار گرفت و سرنگون شد، اما در دومین پرواز خود موفق شد با همکاری فرمانده خود یک بمب افکن یونکرس 88 آلمانی را سرنگون کند و به اولین پیروزی خود دست یابد. چند دقیقه بعد او موفق شد اولین پیروزی زنان در تاریخ جنگهای هوایی را به دست آورد و به تنهایی توانست یک هواپیمای شکاری مسر اشمیت آلمانی (روسها در جنگ دوم جهانی به هواپیماهای مسر اشمیت آلمانی گوستاو می گفتند) سرنگون کند. این هواپیما توسط یکی از خلبانان تکخال لوفت وافه به نام اروین مایر هدایت می شد. اروین مایر عضو JG52 بود و 11 پیروزی در کارنامه داشت. او همچنین موفق به دریافت نشان صلیب آهنین درجه 2 شده بود. اروین مایر پس از هدف قرار گرفتن توسط لیدیا با چتر نجات به بیرون پرید و توسط نیروهای ارتش سرخ به اسارت گرفته شد. او پس از اسارت درخواست کرد تا با خلبانی که او را هدف قرار داده است، دیدار کند. وقتی که او لیدیا لیتویاک را مشاهده کرد، تصور کرد روسها با او شوخی می کنند، اما وقتی که لیدیا چگونگی داگ فایت (نبرد هوایی نزدیک) با مایر را شرح داد، اروین مایر متوجه شد که توسط یک خلبان زن مغلوب شده است.
یک فروند بمب افکن آلمانی یونکرس Ju 88 (از همان نمونه ای که اولین شکار لیدیا محسوب می شود)
یک فروند مسراشمیت Bf 109G
در اواخر سال 1942 لیتویاک به هنگ 9 شکاری و در ژانویه 1943 به هنگ 296 شکاری و سپس به هنگ 73 شکاری منتقل شد. در 23 فوریه 1943 او موفق به دریافت ستاره سرخ گردید و به درجه ستوان سومی نائل شد. او سپس در جریان تاکتیک اوخوتنیکی (OKHOTNIKI) برای شکار تک نفره انتخاب شد. براساس این تاکتیک خلبانان ورزیده اتحاد شوروی می بایست بصورت تک نفره به دشمن حمله کنند. 2 بار او مجبور شد به دلیل آسیب دیدگی هواپیمایش فرود اظطراری کند و 2 بار نیز در نبردهای هوایی مجروح شد، یک بار در 22 مارس و بار دیگر در 16 جولای 1943. هر دوبار لیلیا در پشت خطوط دشمن فرود آمد و با پای پیاده به سمت پایگاه خود به راه افتاد و هر دوبار توسط خلبانهای دیگر روس که به خاطر او به زمین نشسته بودند، نجات یافت.
لیدیا در ارتش به نام دیگری نیز خوانده می شد: لیلیا. lily به معنای زنبق یا سوسن سفید است. در دو طرف کابین جنگنده یاک1 لیلیا یک سوسن سفید نقاشی شده بود. او علاقه زیادی به گلها داشت و اغلب دسته ای از گلهای وحشی اطراف فرودگاه را چیده و به همراه خود به پروازهای جنگی می برد. مکانیک هواپیمای او به یاد می آورد که لیلیا یک کارت پستال از رز زرد داشت که در درون کابین جنگنده خود چسبانده بود. گلهای سفید روی بدنه هواپیمای لیلیا به زودی توسط آلمانها شناخته شد و این امر باعث می شد تا خلبانهای آلمانی معمولا فاصله خود را از هواپیمای جنگنده یاک1 او حفظ کنند.
زیبایی لیدیا در کنار عملکرد درخشانش به عنوان یک خلبان، بر جذابیت او می افزود
یک خلبان مرد ارتش اتحاد شوروی به نام الکسی سولوماتین که لیدیا به عنوان وینگمن او پرواز می کرد در 21 ماه می و در مقابل چشمان لیدیا کشته شد و هواپیمایش سقوط کرد. لیدیا به مادرش نامه ای نوشت و در آن شرح داد که چگونه پس از مرگ فهمیده است که عاشق سولوماتین بوده است. یک گروهبان تمام به نام اینا پاسپورتنیکووا که مکانیک هواپیمای لیدیا بود در سال 1990 آشکار کرد که پس از مرگ سولوماتین، لیدیا هیچ چیزی به جز پرواز را دوست نمیداشت و در نبردهای هوایی بسیار افسرده عمل می کرد.
لیدیا در 31 ماه می 1943 درگیر یک عملیات سخت شد. یک بالن شناسایی که توسط یک افسر آلمانی هدایت می شد، هدف لیدیا بود. این بالن با حجم انبوهی از آتش ضدهوایی محافظت می شد و تلاش دیگر خلبانان روس برای سرنگونی آن بی ثمر مانده بود. لیدیا داوطلب شد آن را هدف قرار دهد و زمانی که به آن حمله کرد و حجم آتش شدید ضدهوایی آلمان را دید، باز گشت و به فرمانده خود نقشه خویش را چنین توضیح داد: ما باید پخش شویم و در سطحی وسیع برفراز جبهه آلمان به پرواز درآییم واز پشت سر به آن حمله کنیم. او با این تاکتیک موفق شد با شلیک مسلسل، بالن را ساقط نماید.
در روز 1 آگوست 1943 و در چهارمین سورتی پرواز در همان روز، جنگنده لیدیا ماموریت اسکورت یک بمب افکن ایلیوشن مدل Il-2 را به عهده داشت. زمانی که هواپیماهای شوروی در حال مراجعت به پایگاه خود بودند دو هواپیمای مسر اشمیت آلمانی از ابر خارج شدند و از بالای سر لیدیا هواپیمای او را هدف مسلسل قرار دادند. همرزمش هواپیمای لیدیا را مشاهده کرد که در حال سقوط است. این خلبان روس به نام ایوان بوریسنکو به دنبال هواپیمای در حال سقوط حرکت کرد تا بتواند به او کمک کند، اما کسی از کابین با چتر نجات به بیرون نپرید و هیچ انفجاری نیز رخ نداد.
لیدیا هرگز از این ماموریت بازنگشت. او 21 ساله بود که این حادثه رخ داد. مقامات شوروی احتمال دادند که او توسط نازیها بازداشت شده باشد و این امر موجب شد که آنها از اعطای عنوان قهرمان اتحاد شوروی به لیدیا خودداری نمودند، زیرا استالین معتقد بود که هر سربازی که به اسارت در آید، به طور طبیعی یک خائن محسوب می شود.
پاسپورتینکووا (همان مکانیک هواپیمای لیدیا ) به منظور اثبات اینکه لیدیا به اسارت گرفته نشده است، به مدت 36 سال به تحقیق در مکانهایی پرداخت که هواپیماهای یاک 1 در جریان جنگ دوم جهانی در آنجا سقوط کرده بودند و در این راه از مردم و رسانه ها کمک خواست. او به مدت سه سال با ایجاد ارتباط بین نشانه های یافته شده با کمک دستگاه فلزیاب در مناطق مشابه به جستجو پرداخت. در سال 1979 و پس از جستجو در 90 مکانی که هواپیماهای یاک 1 در آن سقوط نموده بود و بررسی 30 هواپیما و آرامگاه تعدادی از خلبانان کشته شده در جنگ، سرانجام او موفق شد آرامگاه یک زن خلبان گمنام را که در روستای دیمیتریکاوا واقع در منطقه شاخترسکی دفن شده بود، بیابد. هویت این زن که بر اثر یک جراحت در ناحیه سر کشته شه بود لیتویاک اعلام گردید. در سال 1990 میخائیل گورباچف رئیس جمهور اتحاد شوروی، لیدیا را به عنوان قهرمان اتحاد شوروی مفتخر نمود.
مرگ لیتویاک یک مسئله جنجال برانگیز بود. اگر چه کاترینا والنتینا واسچنکو مسئول موزه لیتویاک ادعا می کند که جنازه یافته شده متعلق به لیدیا بوده است، اما جان کوتمن براساس شواهد و اظهارات کاترینا پولونینا که سر مهندس گروه مکانیک و بایگان هنگ 586 بود (و این واحدی بود که لیدیا در آن خدمت می کرد) ادعا کرد که آرامگاه مذبور هرگز نبش قبر نشد و با ترکیب چند گزارش این نتیجه گرفته شد که این آرامگاه متعلق به لیدیا است. کوتمن شروع به جستجوی جدیدی نمود و بر روی زنان نظامی که توسط نازیها دستگیر شده بودند و به اردوگاه اسرای جنگی فرستاده شده بودند شروع به تحقیق نمود.
کوتمن در کتابی که در سال 2004 منتشر شد، به استناد اظهارات پولینا نوشته است که پولینا فهرستی از دلایلی که او را به نتیجه گیری برای عدم مرگ لیدیا هدایت می کند را ارائه کرده است. بر این اساس هواپیمای لیدیا سقوط کرده و او توسط نازیها دستگیر و برای مدتی به عنوان اسیر جنگی در کمپ زندانیان نگهداری شده بود.
در سال 2000 نینا راسپوپوا که در زمان جنگ دوم در هنگ 46 پرواز شبانه خدمت می کرد (و این واحدی نبوده است که لیدیا لیتویاک در آن خدمت می کرد) ادعا کرد که لیدیا را در یک برنامه تلوزیونی در شبکه ای سوئیسی دیده است. او زنی را دیده بود که روس و مادر سه فرزند بود و در دهه 70 زندگی خود به سر می برد. این زن ادعا می کرد که در جنگ دوم جهانی خلبان هواپیمای شکاری بوده و دو بار در جنگ زخمی شده است.
فارغ از تمام مباحثاتی که در مورد مرگ لیدیا وجود دارد، او به عنوان خلبانی بی باک و دارای شخصیتی بی نظیر، در کشور خود و در دنیای هوانوردی مورد احترام است.
لیدیا در شوروی به "سوسن سفید استالینگراد" مشهور بود و پس از آنکه داستان شجاعتهایش در طی جنگ جهانی دوم، در کشورهای دیگر نیز منتشر شد، در اروپا و آمریکای شمالی به "رز سفید استالینگراد" (White Rose of Stalingrad) معروف شد. در شهر کراسنی لوچ ( Krasnyi Luch) در اوکراین که محل سقوط هواپیمای لیدیا بود و در مکانی که آن را محل دفن پیکر او می دانند، بنای یادبودی ساخته شده است.
بنای یادبود لیدیا در شهر کراسنی لوچ اوکراین
پیکره یادبود لیدیا از نمای نزدیک
پایان
__________________________________________________________
منابع:
wikiarya.com
centralclubs.com
en.wikipedia.org
گردآوری و تنظیم: newcoy.persianblog.ir (کاوه)