خاطره ای از مرحوم سرگرد خلبان داریوش خاک نگار
از همان آغاز جنگ شاهد بودیم که کشورهای بزرگ استکباری و ابرقدرت های شرق و غرب، هر کدام با حداکثر توان درصدد تقویت رژیم عراق در جنگ تحمیلی هستند.
اعزام هزاران کارشناس از کشورهای مختلف به عراق، گسیل داشتن طراحان نظامی برای بهبود شیوه های نبرد به این کشور، اعزام کارشناسان فنی برای سرپا نگهداشتن جنگ افزارها و تجهیزات در عراق، ارسال سیل عظیمی از انواع جنگ افزارهای مدرن و مخرب و تغییر سیستم جنگ در این کشور، از جمله اقدام هایی است که ابر قدرت ها به مورد اجرا گذاشتند.
در طول جنگ تحمیلی شاهد بودیم که با رشادت دلیر مردان نیروی هوایی تعداد بسیار زیادی از هواپیماهای دشمن به زیر کشیده شدند و استکبار جهانی عملا مجبور به تعویض بخش عمده نیروی هوایی عراق گردید.
ابر قدرت ها سعی داشتند با بهره گیری از کلیه امکانات، در نبردهای هوایی به کمک نیروی هوایی عراق بشتابند. دادن اطلاعات با استفاده از هواپیماهای آواکس و در اختیار گذاشتن فرودگاه ها در بخش جنوبی خلیج فارس به این کشور، از جمله اقدام های عملیاتی استکبار بود.
این هواپیماها براحتی در فضای کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و دور از تیررس هواپیماهای ما پرواز می کردند و با بهره گیری از فرودگاه های این کشورها، به منتهی الیه شرق خلیج فارس حرکت کرده و گهگاه به هدف هایی در این منطقه حمله می بردند.
عراق با طرح اسکتبار جهانی دست به جنگ نفت کش ها زده بود
طرح استکبار جهانی بر این بود که طول جبهه جنگ را افزایش داده و عملیات را در سرتاسر سواحل خلیج فارس تا تنگه هرمز گسترش دهد و به این ترتیب از فشار وارده بر کشور عراق بکاهد. اقدام های عملیاتی علیه منابع و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل خلیج فارس به این امر محدود نبود و آمریکا در پشتیبانی از عملیات ارتش عراق، در سرتاسر خلیج فارس استقرار یافته بود و با انواع تجهیزات و هواپیما و ناوهای هواپیمابر و ناوشکن های پیشرفته در این منطقه حضور داشت و حتی علیه منافع جمهوری اسلامی ایران اقدام تاکتیکی انجام می داد. اجرای عملیات تلافی جویانه به وسیله نیروی هوایی علیه دشمن، از جمله مواردی بود که با شدت تمام دنبال شد و به دشمن اجازه نمی داد تا در خلیج فارس به سیادت مورد نظری که به کمک استکبار درپی آن بود، دست یابد.
از منافع جمهوری اسلامی در سرتاسر این منطقه دفاع می شد. کاروان های دریایی در تمام طول مدت جنگ به دقت حفاظت می شد و محموله های نفت به خارج از تنگه هرمز انتقال می یافت و در مقابل آن انواع مصنوعات و آن چه مورد نیاز کشور بود، به بنادر ایران و در نزدیک ترین نقاط به جبهه انتقال می یافت.
مشغول گشت زنی بر روی خلیج فارس بودم
به یاد دارم در یکی از روزهای اویل بهار سال 1367 ماموریت حفاظت و پوشش هوایی تعدادی از هواپیماهای نیروی هوایی را برای اجرای یک ماموریت در داخل خلیج فارس به عهده داشتم. هواپیماهای قدرتمند ما ماموریت داشتند با استفاده از انواع مهمات، موشک ها و بمب های مختلف، هدفی را مورد تهاجم قرار دهند و من ماموریت داشتم که عملیات آنان را پشتیبانی هوایی نمایم و با حضور در منطقه، در مقابل هرگونه عکس العمل دشمن و حتی نیروهای استکباری واکنش نشان دهم. به همین منظور همراه خلبان کابین عقب با یک فروند هواپیمای اف 4 مجهز به انواع موشک های هوابه هوا و مسلسل به پرواز در آمدم و در منطقه ایستایی مورد نظر مستقر شدم. هواپیماهای ما یکی پس از دیگری به پرواز در می آمدند و به سمت هدف پیش می رفتند.
تصمیم به ترک منطقه گرفتم
منطقه از انبوهی جنگ افزار و شناورهای پیشرفته استکباری پر شده بود. در مسیر حرکت به سمت هدف، هواپیماهای ما بارها توسط ناوهای بیگانه هشدار داده می شدند، اما بدون توجه به هشدارهای آنان، برق آسا در ارتفاع کم به سمت هدف های مورد نظر خود در حرکت بودند.
منطقه را با استفاده از رادار هوایی هواپیما تحت پوشش داشتیم. هیچ گونه فعالیت هوایی مشاهده نمی شد و همه چیز بر وفق مراد پیش می رفت. هواپیماهای ما یکی پس از دیگری ماموریت خود را انجام داده و منطقه را ترک می کردند. در طول مدت حضور آنان در منطقه نهایت تلاش را داشتیم تا پوششی هر چه مطمئن تر برای آنان فراهم کنیم به گونه ای که از هر گونه آسیب هوایی در امان باشند.
با برگشت هر یک از هواپیماها به سمت پایگاه خودی، بار سنگین مسئولیت حفاظت آنها از دوش مان برداشته می شد. خوشحال بودیم که توانسته ایم این ماموریت سنگین را در منطقه ای پر از انواع شناورهای پیشرفته خصم به انجام برسانیم. با دقت زیاد منطقه را با رادار هواپیما تحت پوشش داشتیم و هر دو نفر سعی می کردیم چیزی از دیدمان پنهان نماند.
موشک هواپیمای دشمن درحال برخورد با من بود
مدت کوتاهی از برگشت آخرین هواپیما به سمت پایگاه خودی گذشته بود و دیگر احساس می کردیم که نیازی به حضور ما در منطقه نیست. تصمیم به ترک منطقه و حرکت به سمت پایگاه خودی گرفتیم. در ارتفاع 3000 پایی از سطح دریا در پرواز بودم. درحال ترک منطقه بودم که سر و صدای سیستم اعلام خطر راداری بلند شد. نظری به سیستم انداختم. ما در معرض شلیک موشک راداری قرار داشتیم. چند لحظه بعد، دریافتم که باید موشکی از سمت چپ و پشت علیه ما شلیک شده باشد. برای خنثی کردن قفل راداری دشمن با تمام توان مبادرت به گردش شدیدی کردم. هواپیما به خوبی جواب داد. گردش به سرعت درحال انجام بود که ناگهان اصابت ترکش های موشکی را بر روی بدنه هواپیما احساس کردم. گردش شدید انجام شده مانع از برخورد موشک به هواپیما شده بود، اما ترکش های آن بخش هایی از هواپیما را در برگرفته بود. با گذشت لحظاتی چند، سیستم هیدرولیک هواپیما از کار افتاد. موتور سمت چپ نیز دچار اشکال شده بود. بلافاصله دور موتور چپ را به حداقل رساندم و از حداکثر قدرت موتور سمت راست برای ادامه پرواز بهره گرفتم.
موشک دوم دشمن با عبور از من به داخل آب رفت
با شرایطی که داشتیم مصلحت دیدم که به طرف فرودگاه کمکی که در نزدیکی ما بود به پرواز در آیم و با توجه به شرایط اضطراری که داشتیم، در آن جا فرود بیایم. به سرعت به سمت فرودگاه کمکی تغییر جهت دادم. درنگ جایز نبود و باید در حداقل زمان با توجه به وضعیت هواپیما در فرودگاه کمکی به زمین می نشستم. در مسیر حرکت به سمت فرودگاه، مجددا از پشت سر هواپیما، عمل قفل راداری دشمن تکرار شد. این موضوع را از طریق سیستم اعلام خطر راداری دریافتم. تصمیم گرفتم با کاهش ارتفاع و انجام مانورهای لازم، قفل راداری دشمن را بشکنم. لحظاتی بعد درحالی که در نزدیکی فرودگاه قرار داشتم، عبور موشک دیگری را مشاهده کردم که پس از عبور از سمت راست هواپیما، درون آب فرو رفت و منفجر شد و با حرکت به موقع و مانور هواپیما از اصابت آن مصون ماندیم.
نتوانستم در فرودگاه کمکی به زمین بنشینم
به سمت فرودگاه کمکی ادامه مسیر دادم، شرایط برای فرود هواپیما آماده بود. چرخ ها را پایین زدم و در مسیر فرود قرار گرفتم. هواپیما به آرامی روی باند فرودگاه بر زمین نشست. سعی کردم از چتر دم هواپیما استفاده کنم، اما مشاهده کردم که هیچ تغییری در سرعت هواپیما حاصل نشد و این موضوع نشان داد که هواپیما فاقد چتر دم می باشد و چتر آن بر اثر اصابت ترکش های موشک اول از بین رفته است.
دهانه خروجی موتور سمت چپ هواپیما بسته مانده بود و در نتیجه با وجود کاهش قدرت و عقب بودن موتورها از سرعت هواپیما کاسته نمی شد. سعی کردم از ترمز استفاده کنم اما در حدود 3000 پایی انتهای باند متوجه شدم که هنوز هواپیما سرعت زیادی دارد. فرودگاه کمکی فاقد سیستم باریر بود. در صورت ادامه مسیر از باند خارج می شدم و بروز سانحه حتمی به نظر می رسید، از طرفی بردن هواپیما از فرودگاه کمکی تا پایگاه اصلی، کار بسیار دشواری بود. راه طولانی و هواپیما وضعیت نامطمئنی داشت. به سرعت تصمیم به پرواز گرفتم.
تصمیم گرفتم به پایگاه اصلی برگردم
موتور سمت راست را به حداکثر قدرت رساندم و در اندک مدتی هواپیما به سرعت پرواز رسید. از باند فرودگاه کمکی برخاستم و بر فراز آن گردشی کردم. راهی جز رفتن به پایگاه اصلی نبود. با وجود نامطمئن بودن وضعیت هواپیما، تصمیم به مراجعت به پایگاه اصلی گرفتم. با این تصمیم به سمت پایگاه به به پرواز در آمدم. هواپیما با قدرت فراوان در مقابل ترکش های دشمن ایستادگی کرده و به راحتی پرواز می کرد و مشکلی برای من بوجود نمی آورد. با وجود آماده نبودن یکی از موتورها و از دست رفتن بخشی از سیستم هیدرولیک، هواپیما همچنان به خوبی فرامین را اجرا می کرد.
در راه، همه پیش بینی ها را برای فرودی سالم انجام دادم. کلیه چک لیست ها را با خلبان کابین عقب مرور کردیم. بخش هایی از هواپیما مورد اصابت موشک قرار گرفته بود و ما قادر به دیدن آنها نبودیم، ولی هواپیما برای فرود سالم، مطمئن به نظر می رسید.
در پایگاه اصلی اعلام وضعیت اضطراری شده بود
سرانجام به منطقه پایگاه نزدیک شدیم. با برج مراقبت تماس گرفتم و تمایل به فرود در پایگاه را اعلام کردم. لحظاتی بعد هواپیمای قدرتمند ما به سلامت در باند پرواز فرود آمد و بدون اشکال توانستیم هواپیما را کنترل کرده و در انتهای باند متوقف کنیم.
با اعلام وضعیت اضطراری از طرف ما، کلیه بخش های پایگاه بسیج شده بودند. خودروهای نجات و آتش نشانی همراه ما در کنار باند در حرکت بودند و پس از ایستادن در منطقه توقف هواپیما اطراف آن را در بر گرفتند.
هواپیما را خاموش کردم و به همراه کابین عقب از آن پیاده شدیم. با تعجب به اطراف نگاه کردیم. مسئولان، فرماندهان و دوستانم دور و بر هواپیما را گرفته بودند. به قسمت پشت هواپیما رفتیم. بخش های عمده ای از دم هواپیما بر اثر اصابت ترکش های بی شمار آسیب دیده و قسمت هایی از دم و محفظه چتر بکلی از بین رفته و چتر ترمز هواپیما در هوا رها شده بود. سکان های افقی هواپیما نیز آسیب های فراوانی دیده بودند. بال هواپیما نیز در هر دو سمت، ترکش های بسیاری خورده و بخش های مختلف را از هم دریده بود. سطوح کنترل نیز آسیب زیادی دیده بود و عملا قابل استفاده برای پرواز نبودند. محفظه روغن هیدرولیک هواپیما بر اثر ترکش سوراخ و کلیه روغن های داخل آن خارج شده بود و بحمدالله برخورد ترکش ها باعث بروز آتش سوزی در این قسمت از بدنه هواپیما نشده بود.
کار بازسازی هواپیما به سرعت آغاز شد
در جریان اولین گردش شدید برای دفع موشک دشمن، شرایط به گونه ای بود که متوجه وضعیت فشار وارده بر هواپیما نبودیم، ولی وقتی که عقربه نشان دهنده مقدار جی وارده به بدنه را نگاه کردیم عدد 12 جی مثبت را نشان می داد که نشانه حرکت بسیار شدید هواپیما برای دفع موشک بود.
بلافاصله پس از فرود هواپیما، پرسنل فنی و مسئولان پایگاه با علاقه و شور و حرارت خاصی و به عنوان بخشی از دفع تجاوز دشمن، کار بازسازی آن را آغاز کردند. شاهد بودم که همگی در طول شبانه روز مشغول کار هستند. آماده شدن هواپیمایی که بر اثر موشک ابرقدرت آسیب دیده بود را برای خود افتخاری می دانستند. با روحیه ای بسیار بالا به رفع اشکالات و خسارات هواپیما مشغول بودند. دیدن این همه شور و هیجان برای پرسنل عملیاتی و خلبانان نیز مایه امیدواری بود. همگی با خوشحالی شاهد این تلاش بی وقفه بودیم.
در تمام بخش های فنی نظیر مکانیم عمومی، تجهیزات و وسایل فرودگاهی، سیستم های هیدرولیک و تجهیزات آلات دقیق و الکترونیکی هواپیما، دستگاه های الکتریکی، تجهیزات و تسهیلات مربوط به سوخت و کنترل و هدایت خودکار هواپیما و موتورهای جت، فعالیت وسیع و دامنه داری در پایگاه درحال انجام بود. هواپیمایی که با آسیب دیدگی شدید مجبور به فرود اضطراری شده بود سرانجام با تلاش و مجاهدت دائمی پرسنل تعمیر و نگهداری و پشتیبانی پایگاه پس از 6000 ساعت کار از هز نظر آماده پرواز شد.
سرانجام هواپیما آماده پرواز شد
کلیه سطوح پروازی و بال هواپیما به طور کامل تعمیر و قطعات لازم تعویض شده بود. تجهیزات الکترونیکی و الکتریکی هواپیما که به نوعی در جریان این رویداد آسیب دیده بودند، تعویض و تعمیر شده بود.
هواپیما که با آن همه آسیب در مقابل ابر قدرت استکباری غرب ایستادگی کرده بود، سرانجام پس از دو ماه و نیم تلاش، مجددا آماده پرواز شد و پرواز آزمایشی خود را در تیر ماه سال 1367 با غرور و افتخار انجام داد و به این ترتیب مشت محکم دیگری بر دهان استکبار غرب کوبیده شد.
هواپیما از هر نظر آماده بود و از تاریخ پایان تعمیرات و انجام پرواز آزمایش مجددا و به نحو مطلوب به ناوگان هواپیماهای شکاری نیروی هوایی پیوست تا در دفاع از دستاوردها انقلاب و جمهوری اسلامی ایران همچنان عهده دار ماموریت و مسئولیت های دیگری باشد.
------------------------------------------------------------------------------------------
یادکردی از زنده یاد سرگرد خلبان داریوش خاک نگار
مرحوم داریوش خاک نگار مقدم از خلبانان برجسته و معروف F-4 بود که بر اساس گفته های کسانی که ایشان را از نزدیک می شناختند، فردی بسیار بی آلایش و صاف و ساده بود. حتی نحوه فوت ایشان هم بسیار تاثربرانگیز است.
در اواخر تابستان سال 1987 که درگیریهای بین ایران و آمریکا در خلیج فارس خیلی حاد شده بود، در درگیری که بین دو فروند F-14 نیروی دریایی آمریکا و یک فروند F-4 نیروی هوایی ایران به خلبانی داریوش خاک نگار مقدم اتفاق افتاد، دو تامکت آمریکایی تمام تلاش خود را برای سرنگونی فانتوم ایرانی بکار بستند و دو فروند AIM-7 هم به سمت وی شلیک کردند، ولی مهارت بالای خاک نگار باعث انحراف هر دو موشک شد و نهایتا خاک نگار فرود آمد. خاک نگار بعد از نشستن روی زمین روی موج گارد که قابل شنیدن توسط تمامی شناورها و هواپیماهای آمریکایی بود گفت:
Khaknegar is safe on the ground
چندی بعد (ظاهرا در آوریل 1988) بار دیگر تلاش ناو آمریکایی برای سرنگونی داریوش خاک نگار با شلیک دو تیر موشک استاندارد بی نتیجه بود. در این رویارویی، دو هواپیمای فانتوم مسلح به قصد گشت هوایی به پرواز در می آیند که خلبان یکی از این فانتومها مرحوم داریوش خاک نگار بود. با پرواز فانتومها به محض اینکه فانتوم خاک نگار از پشت جزیره کیش دور زده و به عمق آبهای نیلگون خلیج فارس می رود از روبرو توسط ناو آمریکایی به سمت او موشک شلیک می شود. خاک نگار بلافاصله گردش می کند ولی موشک به قسمت انتهایی هواپیما برخورد می کند و سکان را از بین می برد. هواپیمای همراه در رادیو می شنود که آمریکایها در رادیو می گویند خلبان این هواپیما داریوش خاک نگار است. او از بهترین خلبانان ایرانی است هر وقت اجکت کرد او را گرفته و بلافاصله به قتل برسانید. داریوش خاک نگار که از خلبانان باتجربه نیروی هوایی بود هواپیمایی که فاقد سکان بود و عملا احتمال پرواز آن صفر می باشد برروی باند فرودگاه کیش بر زمین نشاند و خود و کمکش به سلامت از جنگنده خارج شدند .
تلاش آمریکاییها برای شکست دادن داریوش بی نتیجه ماند، ولی در سال 1379هنگامی که همسر ایشان در بیمارستان دی بستری بود، داریوش خاک نگار در حالی که دسته گلی در دست داشت و برای ملاقات همسرش در حال عبور از عرض خیابان بود با ماشین جوانی که دیوانه وار با سرعت بالا در حال حرکت بود برخورد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. یادش گرامی باد
یادآوری:در بعضی خاطرات نقل شده در وبسایتها و وبلاگها، داریوش خاک نگار به اشتباه خلبان F-14 تامکت معرفی شده است که صحیح نمی باشد.
_______________________________________________________________
تحقیق و گردآوری: newcoy.persianblog.ir (کاوه)
منابع:
iranian-airforce.blogfa.com (با تشکر از آقای محمد معما) (1و 2)