Quantcast
Channel: هوانورد
Viewing all articles
Browse latest Browse all 253

میگ 15، گربه سیاه آمریکاییها در جنگ کره

$
0
0

سی ام نوامبر ١٩۵٠ ساعت ٧ و ٢٠ دقیقه به وقت محلی در طی یک یورش به پایگاه هوایی نامسی در کره شمالی، یک بمب افکن بی ٢٩ سوپرفورترس آمریکایی مورد اصابت آتش توپ یک هواپیمای جنگی ناشناس قرار گرفت. سرعت حمله به قدری بود که شکاری F-80C که بمب افکن غول پیکر را اسکورت می کرد فرصت هیچ واکنشی نیافت. جنگنده ناشناس بسرعت به سمت شمال شرقی رود یالو در مرز کره شمای و چین تغییر مسیر داد. خلبانان آمریکایی نتوانستند هویت هواپیمای مهاجم را تشخیص دهند لیکن برآورد آنان حاکی از یک جنگنده جت با سرعتی نزدیک به سرعت صوت بود. صدمات وارده به بمب افکن بی ٢٩ ناشی از یک توپ ٣٧ میلیمتری تشخیص داده شد. این واقعه آغاز ظهور هواپیمای جنگی فوق العاده میگ ١۵ شوروی در فضای جنگ سرد بود. جنگنده ای که گربه سیاه هواپیماهای آمریکایی در جنگ کره به شمار می رفت.

 
تاریخچه ساخت جنگنده میگ 15

میگ-۱۵ فاگوت (Fagot) یک هواپیمای جت جنگنده تک سرنشینه بود که برای نیروی هوایی شوروی توسط آرتم میکویان و میخائیل گورویچ طراحی شد. میگ-۱۵ یکی از موفق‌ترین جنگنده های جت با بال پسگرا بود و در آسمان کره در اوایل جنگ شهرت زیادی به دست آورد.

اولین هواپیمای جنگنده جت ساخت شوروی میگ 9 (موسوم به فارگو) بود که از مشکلاتی اساسی در زمینه موتور جت رنج می برد. موتور بکار رفته در این هواپیما یک کپی از موتور آلمانی BMW 003 بکار رفته در جنگنده Messerschmitt Me 262 زمان جنگ جهانی دوم بود. آلمان ها هرگز نتوانستند در زمان جنگ موتور جتی با نیروی پیشرانه بیشتر از 2500 پاوند بسازند.  

 

 

میگ 9 موسوم به فارگو

 

در سال 1946 ستاره بخت و اقبال روس ها طلوع کرد. در ان زمان در بریتانیا یک دولت چپگرا بر سرکار بود و وزیر بازرگانی دولت بریتانیا سر استافورد کریپس علنا حامی شوروی بود. او ترتیبی داد تعدادی موتور جت ساخت رولز رویس از نوع Nene در اختیار هیات اعزامی از روسیه قرار گیرد. این موتور جت در شوروی مهندسی معکوس شد و تحت نام Klimov RD-45 در محصول بعدی شرکت میکویان گروویچ یعنی میگ 15 بکار رفت.

در ساخت هواپیمای میگ 15 نوآوری های متعددی بکار رفت و از آن جمله از دانش غنیمت گرفته شده از آلمانها در زمینه بالهای به عقب برگشته (swept wings) استفاده شد. هواپیماهایی که بال مستقیم دارند قادر به نزدیک شدن به سرعت صوت نیستند زیرا در سرعت نزدیک به صوت امواج شوک مهلکی بر لبه فرار بالهای آنها بوجود می آید. بالهای میگ 15 زاویه ای 35 درجه رو به عقب داشت.

وقتی اولین مدل میگ 15 در 30 دسامبر 1947 پرواز آزمایشی خود را انجام داد، عملکرد عالی آن در سرعت های بالا تحسین ناظران را برانگیخت. میگ 15 سریعترین هواپیمای جنگی ساخته شده تا آن زمان بود و می‌توانست با سرعت 1075 کیلومتر بر ساعت پرواز کند. اما چیزی که آن را در موقعیتی برتر قرار می داد سرعت صعود آن بود. با سرعت صعود 50 متر بر ثانیه قدرتمندترین جنگنده ساخته شده تا آن زمان و با سقف پرواز 15500 متر می توانست بالاتر از هر هواپیمای دیگری پرواز کند.

 
میگ 15، پرنده ای مخوف

اما یک برتری دیگر میگ 15 در تسلیحات آن بود. زمامداران شوروی برای مقابله با بمب افکن های استراتژیک بی 29 که دارای توان حمل بمب اتمی بود، طراحان میگ 15 را ملزم به استفاده از تسلیحاتی سنگین بر روی این هواپیما کرده بودند. میگ 15 یک توپ سهمگین 37 میلی متری با 40 تیر و دو توپ 23 میلیمتری حمل می کرد. با این قدرت آتش می توانست تنها با اصابت یک گلوله یک هواپیمای کوچک را منهدم کند. این توث براحتی قابل بارگیری مجدد بود. لیکن در هنگام شلیک ارتعاش زیادی تولید می کرد و سیستم نشانه روی آن نیز از نوع ژایروسکوپی بود که دقت زیادی در مقایسه با سیستم راداری F-86 آمریکا نداشت.

 

 
 
توپ های میگ 15 در حال سرویس

 

با شروع جنگ کره بمب افکن های بی 29 آمریکا بیشتر اهداف استراتژیک واقع در خاک کره شمالی کمونیست را در عرض مدت کوتاهی نابود کردند. رهبر کره شمالی از استالین تقاضای کمک کرد و او در پاسخ واحدهایی از میگ 15 را به یک پایگاه هوایی در مرز چین و کره شمالی فرستاد. از این نقطه میگ های 15 که اغلب خلبانانی روسی داشتند به مصاف بمب افکن های بی 29 و سایر هواپیماهای سازمان ملل رفته و ضرباتی کاری بر آنها وارد می ساختند. جنگنده های بال مستقیم آمریکایی مانند F-80C قادر به برابری با میگ 15 های تندپرواز را نداشتند. در پاسخ نیروی هوایی آمریکا جنگنده های F-86 Sabre را به نبردگاه کره فرستاد که تقریبا هم تراز با میگ 15 لیکن از نظر تسلیحات بسیار ضعیف تر بودند. اشتباه تاریخی آمریکایی ها تکیه به مسلسل های 12 میلی متری بود که تیرهای کوچک آنها اثر قابل ملاحظه ای بر بدنه مستحکم میگ 15 نداشتند.

 

 

یک بی 29 در دوربین نشانه روی میگ 15

 

با این وجود مهارت بالای خلبانان آمریکایی و سیستم نشانه گیری دقیق تر F-86 باعث شد برتری هوایی از دست رفته تا حدودی دوباره به نیروهای سازمان ملل بازگردانده شود. برخلاف جنگ های بعدی، مستندسازی دقیقی از وقایع جنگ کره صورت نگرفت. شوروی تنها 40 سال بعد پذیرفت که خلبانان این کشور مستقیما علیه نیروهای سازمان ملل که خود بخشی از آن بودند وارد عمل شدند. در زمان جنگ کره برای پرهیز از بروز بحران بین المللی بین دو ابرقدرت آمریکا و شوروی، موضوع شرکت خلبانان شوروی در جنگ کره از هر دو سوی نبرد کتمان می شد.

 

میگهای 15 در جنگ کره

با هجوم همه جانبه نیروهای کمونیستی شمال به سرزمین های جنوبی شبه جزیره کره در تاریخ 25 ژوئن 1950 جنگ کره اغاز گردید و همزمان نیروی هوایی شمال به بهترین جنگنده های ساخت اتحاد جماهیر شوروی در جنگ جهانی دوم تجهیز شد که این جنگنده ها شامل 93 فروند جنگنده ایلوشین Il-10 و 79 فروند جنگنده Yak-9Ps میشدند.



جنگنده ایلوشین Il-10


و در این هنگام نیروی هوایی و نیروی دریایی ایالات متحده امریکا نیز تعداد زیادی از جنگنده های بسیار پیشرفته خود از قبیل جت های F-80 Shooting Star و F-84 Thunderjet را به منطقه وارد نموده و به سرعت توانست با استفاده از برتری جنگنده های مدرن خود بر جنگنده های قدیمی ساخت شوروی کنترل اسمان کره را بدست اورد.
امریکا با بدست اوردن برتری هوایی مطلق در اسمان کره شروع به بمباران کردن شهرهای بدون دفاع سرزمینهای کره شمالی با استفاده از بمب افکن های سنگین و استراتژیک خود (B-29 Superfortresses) که در هر زمانی در حال پرسه زدن بر فراز اسمان کره بودند نمود.



F-80 Shooting Star

 



F-84 Thunderjet


هدف شمالی ها برای وارد کردن میگ های 15 به نیروی هوایی خود تنها پر کردن خلا ناشی از کمبود جنگنده با موتور جت در نیروی هوایی شان نبود،بلکه انها میخواستند با استفاده از توانایی های این جنگنده جدید هر گونه هواپیمای متخاصم دشمن را که پیش روی خود میدیدند از میان بردارند.
میگ های  15 با هدایت خلبانان با تجربه شوروی توانایی های خود را بار ها در برابر ارایش بمب افکنهای سنگین امریکایی(B-29) نشان دادند و در طول جنگ تعدادی از ان بمب افکتهای گران قیمت را ساقط نمودند.



بمب افکن B-29 Superfortresses



در طول سالهای جنگ کره نیروهای سازمان ملل همواره به شرکت داشتن خلبانان و متخصصان شوروی به نفع کره شمالی در این جنگ مظنون بودند و به شوروی اعتراض مینمودند ولی این اتهام همواره از سوی مقامات شوروی رد میشد.اما با پایان دوران جنگ سرد خلبانان روسی که در جنگ کره شرکت داشتند شروع به فاش نمودن نقش خود در ان جنگ نمودند.
جنگنده های روسی که در جنگ کره شرکت داشتند به ارم نیروی هوایی کره شمالی و یا نیروی هوایی چین منقش میشدند و خلبانان روس انها نیز لباس مخصوص نیروهای ان دو کشور را به تن مینمودند تا دشمن را با این تغییر ظاهر بفریبند.حتی انها در ارتباطات رادیویی خود نیز از کارتهایی استفاده میکردند که بر روی انها کلمات کلیدی مورد نیاز در ارتباطات رادیویی به زبان کره ای اما با حروف روسی نوشته شده بود و خلبانان روس باید در حین برقرای ارتباط رادیویی کلمات کره ای را تلفظ میکردند.اما این نیرنگ باعث میشد تا تنش و اضطراب خلبانان روس در هنگام درگیری های هوایی افزایش یابد و تمرکز انها از دست برود و از همینرو انها در بسیاری از موارد با زیر پا گذراندن قوانین به زبان روسی با همرزمان خویش ارتباط برقرار مینمودند.
خلبانان روسی از پرواز کردن بر فراز مناطقی که امکان اسارت انها به دست نیروهای سازمان ملل در اثر سقوط جنگنده شان وجود داشت منع شده بودند و همه این مدارک و شواهد به وضوح نشان میدهد که اتحاد جماهیر شوروی نیز یکی از طرفین درگیر در جنگ کره بوده است.
اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد هیچگاه به شرکت داشتن خلبانانش در جنگ کره اعتراف نکرد اما نیروهای امریکایی که در طی درگیری های هوایی به استراق سمع ارتباطات برقرا شده میان جنگنده های نیروهای شمال میپرداختند بارها صدای خلبان روس را شنیده بودند.اما فقط نیروهای کمونیست  کره شمالی و چین بودند که مسولیت پروازهایشان را بر عهده میگرفتند.تا زمیانیکه تعدادی از نویسندگان چینی و روس(Xiaoming Zhang, Leonid Krylov, Yuriy Tepsurkaev , Igor Seydov) دست به انتشار کتابهایی زدند و در ان از نقش واقعی خلبانان روس در جنگ کره پرده برداشتند.
با وارد شدن چین کمونیستی به جنگ کره به نفع نیروهای شمال،متخصصین شوری شروع به اموزش دادن خلبانان چینی ها برای استفاده از جنگنده های جدید میگ 15 خود نمودند.و در ماه اکتبر سال 1950 اتحاد جماهیر شوروی تصمیم به ایجاد یک گردان هوایی در خاک چین و تجهیز ان به جدید ترین جنگنده ساخت خود یعنی میگ 15 و اموزش خلبانان چینی نمود.در پی این عمل کرملین تصیم به اموزش هم زمان خلبانان چینی و کره ای برای هدایت جنگنده های میگ 15 نمود تا با اماده کردن خلبانان چینی و کره ای به تدریج بتواند خلبانان خود را از جنگ خارج نماید.(عملی که هیچگاه تا پایان جنگ کره بطور کامل رخ نداد).



متخصصان شوروی در حال اماده سازی یک فروند میگ 15 برای نبرد


در روز اول نوامبر سال 1950، 15 فروند میگ 15 یک دسته 15 فروندی از جنگنده های P-51 Mustang نیروی هوایی امریکا را بر فراز خاک کره رهگیری کردند.ستوان یکم  Fiodor V. Chizh (روسی) موفق به سرنگون کردن یکی از F-51D ها به خلبانیAaron Abercombrie  گردید و در این حادثه خلبان امریکایی نیز کشته شد.
سه فروند میگ 15 از همان واحد نیز 10 فروند جت جنگنده F-80 Shooting Star را رهگیری کردند و یکی از میگها به خلبانی Semyon Fiodorovich Jominich اولین پیروزی جت برابر جت تاریخ جنگهای هوایی جهان را در برابر نیروهای سازمان ملل با ساقط کردن یکی از F-80 ها به خلبانی Frank Van Sickle به نام خود و نیروهای کمونیستی ثبت کرد.در این حادثه نیز خلبان امریکایی F-80 کشته شد.
اما نیروهای سازمان ملل علت هر 2 حادثه فوق را اصابت گلوله های پدافند هوایی کره شمالی اعلام کردند.

جنگنده های پیستونی امریکا از قبیل P-51 Mustang و F4U Corsair و حتی جت های بال صاف F-80 در برابر میگ های 15 که شوروی واقعا حرفی برای گفتن نداشتند.نخستین جنگنده های جت طراحی شده همچون جنگنده های پیستونی جنگ جهانی دوم از بالهای صاف استفاده میکردند که این طراحی مانع دست یافتن ان جنگنده ها به سرعت های بالا میشد اما طراحان روس جنگنده میگ 15 بر اساس تجربیات مهندسان و طراحان المانی(بر اساس طرح ناتمام المانی جنگنده Ta 183 Huckebein) در طراحی بدنه میگ 15 از مدل بالهای متمایل استفاده کردند و این نوع از طراحی به میگ 15 اجازه میداد تا به سرعتی بسیار بالا دست پیدا کند.



جنگنده آلمانی Ta 183 Huckebein

و در تاریخ 9 نوامبر میگ 15 های روسی اولین تلفات خود را در مقابل نیروهای سازمان ملل متحمل شدند و در این روز یک فروند میگ 15 به خلبانی کاپیتان Mikhail F. Grachev توسط یک فروند جنگنده امریکایی از نوع F9F Panther و به خلبانی ستوان William T. Amen که از ناو هواپیما بر امریکایی USS Philippine Sea به پا خواستسه بود ساقط گردید.
.
نیروی هوایی شوروی ادعا میکرد که تا پایان ماه نوامبر میگ های 15 نیروهای شمال،27 فروند دیگر از هواپیماهای نیروهای سازمان ملل را سرنگون نموده اند(11 فروند اف 80،7 فروند بی-29 و 7 فروند اف-51) که 23 فروند از این تعداد سرنگون شده توسط امریکایی ها نیز نیز تایید میگردد اما منابع امریکایی ادعا میکنند که اکثر این سرنگونی ها توسط اتش توپخانه ضد هوایی سرنگون گشته اند و فقط سرنگونی 4 فروند بمب افمن بی-29(سه قروند بی-29 و یک فروند اربی -29 را که به شدت اسیب دیده ) را توسط حمله میگ های 15 تایید کرده اند.
با این حال هر دو طرف(شوروی و امریکا) به این مساله اذعان داشته اند که با ورود میگ های 15 روسی به صحنه نبرد کره برتری هوایی اولیه نیروهای ازمان ملل بر فراز خاک کره شمالی از بین رفته است.

برای جلوگیری از تهدیدات روز افزون میگ های 15 و جلوگیری از خسارات و تلفات بیشتر، امریکایی ها در ماه دسامبر سه اسکادران از جنگنده های جدید و بال کج F-86 Sabre را که به سرعت اماده درگیری هوایی میشدند و خطری بسیار جدی برای میگهای شوروی به حساب می امدند را برای حفاظت از B-29 وارد شبه جزیره کره نمود نمود.
هرچند که نتایج رویارویی مستقیم میگ ها در برابر F-86 های امریکایی به وضوح در مدارک و اسناد امریکایی ها از پیروزی های قاطع جنگنده امریکایی حکایت میکنند اما بر اساس ادعای لشکر 64 ام نیروی هوایی شوروی،در طول جنگ کره کلا تعداد 1,106 فروند از انواع هواپیما های نیروی سازمان ملل توسط جنگنده های کره ای (روسی) ساقط شده اند
در تاریخ 17 دسامبر سال 1950 اولین درگیری هوایی میان F-86 های تازه وارد و میگ های 15 رخ داد و پیروزی واضح و اشکار امریکایی ها با مجبور کردن  کلنل Yakov Nikanorovich به اجکت از میگ در حال سوختنش توسط سرهنگ دوم Bruce H. Hinton  خلبان امریکایی Sabre شکل گرفت.



سه فروند جنگنده F-86 Sabre در حال پرواز جمع بر فراز کره (سال 1954)


در روزهای بعدی هریک از طرفین ضرباتی را به یکدیگر وارد نمودند.در 22 دسامبر کاپیتان Nikolay Yefremovich از نیروی هوایی شوروی و از درون کاکپیت میگ 15 bis اش یک فروند  Sabreامریکایی را به خلبانی کاپیتان Lawrence V. Bach را به زیر کشید.
البته هر دو طرف در تعداد موفقیت های هوایی کسب شده در ماه دسامبر به مبالغه پرداختند.
خلبانان امریکایی جنگنده های F-86 مدعی به زیر کشیدن 8 فروند میگ 15 و خلبان شوروی نیز مدعی ساقط کردن 12 فروند F-86 بوسیله میگهای خود هستند.اما امار واقعی تلفت طرفین سه فروند میگ 15 از شوروی و حداقل یک فروند Sabre از امریکا میباشد.
این برخورد های نخستین هوایی بین دو طرف سیمای دو سال و نیم باقیمانده از جنگهای هوایی در کره را روشن میسازد.میگ  15 و میگ bis15  هر دو دارای سقف پروازی بالاتری نسبت به تمام ورژنهای جنگنده F-86 Sabre بودند.15,500 متر برای میگها در برابر 14,936 متر توانایی صعود برای Sabre چرا نسبت نیرو به وزن در میگها بیشتر از این نسبت در Sabre ها میبود.
به این ترتیب میگ ها از سرعت بالاتری نیز نسبت به مدل های A,E ,F  از جنگنده F-86 Sabre  برخوردادر بودند :1,005 کیلومتر در ساعت(624 mph) برای میگها در برابر 972 کیلومتر در ساعت(604 mph) برای Sabre ها (برای مدلهای اولیه).
نرخ صعود میگها 2,800 متر بر دقیقه بود درحالیکه این رقم برای Sabre های امریکایی 2,200 متر بر ثانیه ثبت شده بود.(البته این مقدار برای F-86 های نوع A  و E بود ولی F-86 های نوع F که از موتور جدیدتر و قوی تری استفاده میکردند از نرخ صعودی برابر با میگ 15 برخوردار بودند)
شعاع گردش بهتر برای میگ 15 (10,000 متر) از ویژگیهای دیگر برتری میگ 15 بود.

دیگر مزیت میگ 15 بر رقیب امریکایی اش سلاحهای قوی تری بود که از انها استفاده میکرد:
یک قبضه توپ 37 میلیمیتری Nudelman N-37
دو قبضه توپ 23 میلیمتری NR-23
در برابر 6 قبضه مسلسل ضعیف و کم اثر 12.7 میلیمتری Sabre

 



دو رقیب دیرینه بال در بال یکدیگر، میگ 15 و سابر


اما میگها نفاط ضعفی هم در برابر حریف خود داشتند که بدین شرح بودند:
میگ 15 در ارتفاع پایین کندتر از F-86 –F  بود.سرعت میگ bis15 در ارتفاع پایین حداکثر به 935 کیلومتر بر ساعت میرسید در حالیکه F-86 /F  توانایی پرواز با سرعت 1,107 کیلومتر بر ساعت را در ارتفاع پایین را داشتند.
ژیروسکوپهای بکار رفته در سایتهای نشانه روی نصب شده روی میگ 15 از نوع ASP-1  بودند که مربوط به زمان جنگ جهانی دوم میشدند و از تکلونوژی قدیمی تری استفاده میکردند و دقت هدفگیری و میدان دید کمتری نسبت به سایتهای نشانه روی مدلهای A-1CM و A4 بکار رفته در F-86 –E/F داشتند.

همه Sabre ها در ارتفاع زیر 8,000 متر قدرتمند تر عمل میکردند زیرا از سرعت و چابکی بیشتری نسبت به میگ ها در ارتفاعات پایین برخوردار بودند اما اگر میگ ها میتوانستند انها را مجبور به جنگیدن در ارتفاع بالای 10,000 متری ینمایند به نتایج بهتری دست پیدا میکردند.و خلبانان میگ هم هرگاه نسبت به Sabre ها احساس خطر مینمودند به راحتی میتوانستد با افزودن به ارتفاع  و رفتن به سقف پروازی شان از دست Sabre های مهاجم فرار کنند و میدانستند که Sabre ها قادر به تعقیب انان در ان ارتفاع نیستند.
ماموریت اصلی میگ های 15 درگیری نزدیک (داگ فایت) با Sabre ها نبود بلکه اساسا انها برای نا امن کردن اسمان کره برای بمب افکنهای B-29 Superfortress امریکا امده بودند و این ماموریت بر عهده زبده ترین خلبانان شوری (VSS) گذاشته شده بود.در اوریل سال 1951 کلنل  Ivan Kozhedub خلبان تکخال نیروی هوایی شوروی در جنگ جهانی دوم و همچنین ژنرال Georgiy A. Lobov هردو با اتفاق یکدیگر به کره امدند.و این دو در یک ماموریت هوایی در تاریخ 12 اوریل 1952 به 44 مورد پیروزی هوایی با میگ های 15 شان دست یافتند.

در این تاریخ این دو که سوار بر میگ های 15 خود بودند به همراه سایر میگ های گروه شان یک فرمیشن بزرگ 48 فروندی از بمب افکنهای Superfortresses را درحالی بر فراز خاک کره رهگیری کردند که 18 فروند Sabre، 54 فروند F-84 Thunderjet و 24 فروند P-80 Shooting Star نیز انها را اسکورت میکردند و به قصد بمباران کردن پلی که کره شمالی و چین را در منطقه ای موسوم به Uiju (در شمال غربی کره شمالی) به یکدیگر متصل مینمود در حال حرکت بودند.در این هنگام درگیری میان میگ های 15 و بمب افکنهای امریکایی و گروه همراه اغاز شد.پس از پایان یافتن درگیری خلبانان ورزیده شوروی موفق به وارد ساختن خسارت سنگین به 10 فروند B-29 Superfortress و ساقط کردن 1 فروند F-86A  و 3 فروند F-80C شدند در حالیکه در این درگیری تنها 1 فروند میگ 15 از دست رفت.

بمب افکنهای استراتژیک امریکا در طول روزهای 27-22 اکتبر برای بمباران کردن فرودگاههای Namsi, Saamchan وTaechon به اسمان کره بازگشتند و در طول این مدت خسارات زیادی را از جانب میگ های 15 شوروی متحمل شدند.

در روز بیست وسوم اکتبر 56 فروند Mig 15bis نیروی هوایی شوروی یک دسته بزرگ از هواپیماهای امریکایی را که شامل 9 فروند بمب افکن B-29A به همراه اسکورت 34 فروند Sabre و 54 فروند F84E بودن را شناسایی کردند و به سمت انان هجوم بردند.با وجود اینکه دسته میگها از لحاظ تعداد کمتر از گروه امریکایی بودند اما نیروی هوایی شوروی در انروز به 8 فروند B-29 و 2 فروند F84E خسارات سنگینی وارد ساخت و جالب است که در این درگیری نیروی هوایی شوروی تنها یک فروند از میگهایش را از دست داد و امریکایی ها را مجبور کردند تا روز 23 اکتبر 1951 را بنام سه شنبه سیاه نام گذاری نمایند.
بیشترین تعداد کسب موفقیت در نبرد انروز سهم کلنل Aleksandr P. Smorchkov (او در هر کدام از روزهای 22،23 و 24 اکتبر یک فروند B-29 را هدف قرار داد) و سرهنگ  Dmitriy A. Samoylov (او نیز در 24 اکتبر 2 فروند Sabre  را ساقط نمود) بود.

تلفات سنگینی که در ان چند روز  به بمب افکنهای B-29 نیروی هوایی امریکا وراد گشت سرفرماندهی نیروهای خاور دور امریکا را مجبور کرد تا فرمان لغو بمبارانهای روزانه B-29 ها را صادر نماید و از ان پس بیشتر حملات در تاریکی شب و به دور از چشمان خلبانان میگهای شوروی انجام میگرفت.

در یک دوره زمانی از نوامبر سال 1950 الی ژانویه 1952 دست کم 40 نفر از خلبانان شوروی که بیش از 5 فروند از هواپیماهای امریکایی را سرنگون کرده بودند به درجه تکخالی نائل شدند.



تعدادی از خلبانان تکخال شوروی در جنگ کره


با وجود این موفقیت های کسب شده سرفرماندهی نیروهای اتحاد جماهیر شوروی در پی تصمیمی که اشتباه بودن ان بعد ها به اثبات رسید این واحد های هوایی با 2 واحد هوایی جدید جایگزی نمود.
این واحد های جدید به جای تمرین های درگیری هوایی با Sabre ها فقط به تمرین رهگیری کردن بمب افکنهایی که احتمال حمل سلاح هسته ای داشتند میپرداختند. همچنین برعکس واحد های قبلی که خلبانانش از زبده ترین خلبانان جنگ جهانی دوم بودند خلبانان این واحدهای جدید تازه کارانی بودند که هریک در حدود فقط 50 الی 60 ساعت سابقه پرواز با میگ 15 داشتند.

در نتیجه این جایگزینی نیروی هوایی شوروی متحمل شکست های سنگینی در برابر نیروهای ورزیده امریکایی گردید.در یک دوره شش ماهه از فوریه تا جولای سال 1952 شوروی 81 فروند میگ 15 به همراه 31 خلبان خود را در جدال با Sabre های امریکا از دست داد.در حالیکه انها فقط موفق به ساقط کردن 68 فروند(36 فروند از انها Sabre بود) از جنگنده های امریکایی شده بودند.

و بزرگترین شکست نیروی هوایی شوروی در روز 4 جولای 1952 رخ داد که در انروز 11 فروند میگ 15 به همراه 1 خلبان روس در رویارویی با جنگنده های امریکایی از بین رفتند.

مدلهای جدید جنگنده F-86 Sabre و خلبانان زبده تر امریکایی برتری خود را به رخ میگ های 15 و خلبانان جوانشان میکشیدند.


خلبانان فراری

در طول جنگ کره امریکایی ها همواره علاقه مند بودند تا با بدست اوردن حداقل یک فروند میگ 15 بتوانند با ساختار و عمرلکرد ان از نزدیک اشنا گردند.

از همین رو امریکایی ها یک جایزه یکصد هزار دلاری به همراه اعطای پناهندگی سیاسی برای خلبانانی تعیین نموده بودند که به همراه میگ 15خود از کشورهای بلوک شرقی متواری گردند گردند.
Franciszek Jarecki خلبان لهستانی میگ 15 بود که در تاریخ 5 مارچ 1953 توانست با یک فروند میگ 15 از پایگاه هوایی خود در شمال لهستان به یک جزیره دانمارکی در دریای بالتیک فرار کند.بعد از این عمل بلافاصله مسولان دانمارکی امریکایی ها را در جریان گذاشتند و متخصصان امریکایی برای ارزیابی فنی میگ پناهنده به دانمارک شتافتند.بعد از بررسی های فنی لازم میگ 15 را با یک فروند کشتی به لهستان برگرداندند.
Franciszek Jarecki هم علاوه بر دریافت جایزه نقدی خود مجوز شهروندی ایالات متحده امریکا را نیز بدست اورد.



لباسهای خلبانی Franciszek Jarecki در هنگام پناهندگی


دومین مورد پناهندگی مربوط به No Kum-Sok  از خلبانان نیروهای کره شمالی بود که وقتی در تاریخ 21 سپتامبر 1953 وی با هواپیمای میگ 15 اش در فرودگاه کیمپوی کره جنوبی به زمین نشست از وجود جایزه 100,000 دلاری برای پناهندگی اظهار بی اطلاعی مینمود و تنها قصدش از پناهندگی را فرار از خدعه ها و دروغهای حزب کمونیسمت بیان کرد.

 


No Kum-Sok

 



جنگنده میگ 15 No Kum-Sok در موزه ای در امریکا

 

جمع بندی عملکرد میگهای 15

میگهای 15 در جنگ کره، کارنامه خوبی از خود به جای گذاشتند. بر اساس مدارک موجود، در جنگ کره میگهای 15، 60450 سورتی پرواز رزمی روزانه و 2779 سورتی پرواز رزمی شبانه انجام دادند که در طی آنها 1683 بار در روز و 107 بار در شب با هواپیماهای دشمن درگیر شدند و توانستند 1097 فروند از آنها را ساقط کنند. بر طبق این آمار 647 فروند اف-86، 185 فروند اف-84، 118 فروند اف-80، 28 فروند موستانگ ، 11 فروند اف-94، 65 فروند بی-29، 26 فروند متئور و 17 فروند از هواپیماهای دیگر توسط میگها شکار شده اند.

______________________________________________________________

منابع:

scitech.blogsky.com

military.ir

wars-and-history.mihanblog.com

fa.wikipedia.org

گردآوری و تنظیم:وبلاگ هوانورد (کاوه)


Viewing all articles
Browse latest Browse all 253

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>