(به پاسداشت هفتم آذر، سالروز عملیات پیروزمند مروارید و روز نیروی دریایی)
نهنگها در اندیشه اقیانوس
برای بسیاری از ایرانیان بزرگترین افتخارات کشورشان مربوط می شود به زمان پیش از اسلام به عبارتی عهد باستان ایران زمین. ایرانیان قدرتمندترین امپراطوری ها در جهان را در سده های مختلف و با فواصل گوناگونی را داشته اند اما به جرات می توان گفت بزرگترین و قدرتمندترین این دوره ها زمان هخامنشیان بوده است.
هخامنشیان مردمی بودند در جنوب و جنوب غربی ایران و بر پهنه ی خلیج فارس سکنی گزیده بودند اما همانند بسیاری از مردمان آن روزگار در عرصه نبردهای زمینی و نه دریایی زبده بودند. قدرتمندترین مردمان در عرصه دریا در زمان هخامنشیان را فینقی ها و مصری ها تشکیل میدادند و اولین و شاید طلایی ترین عصر دریانوردی را این مردمان آفریدند که البته در طول تاریخ هر ملتی و هر کشوری آنرا به نام خود ثبت و ضبط نمودند ولی در واقع این مصری ها و فنیقی ها بودند که حرف اول و آخر را در دریانوردی قبل از یونانیان و ایرانیان میزدند اما با رهبری آگاهانه ی کورش کبیر پدر تاریخی بسیاری از ایرانیان و با درایت و درک درست نظامی، به توانایی محدود نظامی در دریا دست پیدا کنند و با تکیه بر همین نیرو هخامنشیان توانستند بر بزرگترین قدرت های دریایی زمان (مصری ها و فنیقی ها) تسلط پیدا کنند که البته حاصل نوعی عملیات آبی و خاکی بود که نقش نیروی زمینی و نیز دریایی ضعیف (به نسبت رقیب) اما ماهر ایرانی انکار شدنی نیست. اما به هرصورت ایران تا زمان برتری بر مصری ها و فنیقی ها قدرت دریایی قابل ملاحظه ای نداشت و بیشتر اتکا بر روی سواران و سربازان طلایی اش در زمین بود تا دریا.
پس از فائق آمدن بر این مصری ها و فنیقی ها قدرت قابل ملاحظه این دو نیز به امپراطوری هخامنشی اضافه شد و سبب شد که خود را از نیروی دریایی یونان (با تمرکز آتن که مردمانی دریانورد بودند برعکس اسپارتیان که در زمین توانا بودند) جدا کند و به تنهایی به عنوان قدرتمندترین نیروی دریایی در جهان آن زمان تکیه نماید. ایرانیان صاحب کشتی های سه طبقه که قدرتمندترین نوع کشتی در زمان خود به میزان زیاد بودند که برتری عددی و نیز قدرت دوام بدنه و... را برای ایرانیان به ارمغان می آوردند. کشتی های دو طبقه با دو ردیف پارو نیز در نیروی دریایی آن زمان موجود بود که به نوعی ستون فقرات نیروی دریایی را تشکیل میداد.
به همین دلیل اولین پیدایش نیروی دریایی ایران را به زمان هخامنشیان نسبت می دهند، در آن زمان به علت گسترش امپراتوری پارس و نبرد با دشمنان دیرین (یونانیان ) که در آن سوی دریای سیاه سکونت داشتند باعث ایجاد نیروی دریایی دوباره منظم شده و ملحق شده با قدرت مصری ها و فنیقی ها شد و اولین زورآزمائی واقعی نیروی دریای ایران به زمان خشایار شاه فرزند داریوش کبیر باز میگردد(البته قبلا هم درگیری هایی بود اما نه به این وسعت) ایران به دلیل حمله ی یونان به لیدی که ایران تمامیت ارضی این کشور خراجگزارش را محترم میشمرد به یونان لشکر کشید ، این بزرگترین لشکرکشی تاریخ تا بدین روز بوده.نفرات لشکر ایران به گفته مورخین در حدود 80 هزار نفر بوده است و کشتی های اریانی که از راه دریا وارد جنگ شده بودند در حدود 1200 کشتی (البته نباید فراموش شود که همواره مورخان در اینباره گزافه بسیار گفته اند چه در تعداد کشتی ها و چه نفرات که گاه تا یک میلیون نفر و بیشتر نیز برخی آمار پیش رفته اند)
به ابتکار خشایارشاه پلی از قایق ها نیروی ارتش را به ان سوی دریا انتقال داد و سرانجام در دریای ارتمزیوم نبردی اغاز شد ایرانیان پیروز بیرون امدند در آن زمان ایران از کشتی های مصری و بعضا یونانی بهره میبرد در پی این جنگ اتن سقوط کرد و معبد اکروپلیس به اتش کشیده شد.
آتن نماد قدرت دریایی یونانیان بود هرچند این شکست برای یونان یک شکست کوتاه مدت محسوب میشد زیرا قبل از حمله ی ایران به یونان شخصی به نام تمیستوکلیس دستور ساخت حداقل 200 فروند کشتی سه طبقه (سه پارویی) را از بزرگان حاکم بر یونان و آتن و با تامین هزینه از دولت شهرهای مختلف یونان گرفته بود که سرانجام همین کشتی ها با مخلوط شدن با شانس و قضا و قدر و اتفاقات محیط نبرد و نیز اشتباهات فرماندهی ایرانیان باعث شکست ایران در نبردی به نام سالامیس و در مکانی به همین نام به سختی شد.
طرحی از یک کشتی باستانی ایرانی
در سالامیس خاطره ای تلخ بوجود امد جزیره سالامیس تحت محاصره نیروی دریایی ایران بود که یک دستور اشتباه منجر به تغییر سرنوشت شد(شرح این نبرد و نیز دیگر نبردهای تاریخی ایران با یونان بسیار دراز است و حقا در ده کتاب جداگانه هم قابلیت بیان کامل را ندارد اما برای دریافت و درک بهتر و درست این نبردها به سلسله کتابهای دکتر امیرمهدی بدیع با نام یونانیان و بربرها مراجعه نمایید).
کشتی ها زیراتش سنگین یونانیان دوام نیاوردند و با وجود تمام رشادتها ایرانیان شکست خوردند این دو جنگ بزرگ هنوز در خاطره تاریخ باقیست.
پس از اتمام سلسله نبردهای ایران و یونان به استراتژی ورای قدرت نظامی در دریا و زمین برای آنان روی آورد که استراتژی طلایی (سکه ی طلا) مشهور شد و از این پس بود که به مرور نیروی دریایی در ایران کم رنگ تر و کم رنگ تر شد و نیازی به وجودش به صورتی که در اوایل درخشش امپراطوری هخامنشیان بود دیده نشد و در صورتی هم که عزمی برای تقویت مجدد نیروی دریایی بود با شکست به دلایل مختلف مواجه میشد.
لامز به تذکر است که هخامنشیان از نظر اقتصادی در بین تمامی امپراطوری های ایران در طی تاریخ جز قدرتمندترین ها بودند و از نظر بنیه مالی با مشکل چندانی رو به رو نبودند هرچند این به معنای عالی بود وضع اقتصاد ایرانیان نیست چون حتی در ایران هخامنشی نیز به ندرت و به سختی میشد سکه ی طلا ضرب نمود که آن هم برای امور بسیار حیاتی بود. داشتن سکه ی طلا نشانه ی قدرت در بین کشورها در آن زمان مسحوب میشد.
پس از افول امپراتوری هخامنشی و روی کار آمدن سلوکیان اصالتا مقدونی یونانی نیروی دریایی ایران نیز از یادها رفت و حتی با آمدن امپراطوری اشکانی و سپس ساسانی نیز دیگر یارای ساختن نیروی دریایی را نداشتند و یا نخواستند و بیشتر بر عرصه نیروی زمینی تکیه میکردند که نتایج حاصل از آن را میشود خارق العاده خواند زیرا با تکیه بر نیروی زمینی ایران بسیاری از زمین های از دست رفته پس از هخامنشیان را بازپس ستاند و یا دوباره خراج گزار نمود و در این بین عنصر نیروی دریایی کم رنگ بود. نکته مهم دیگر اینکه همانطور که هنر شمسیرسازی را هر ملتی که کشف میکرد و آنرا به عالی ترین سطح میرساند میتوانست در بین دیگر حکومت ها آقایی کند هنر کشتی سازی و ساخت کشتی قوی نیز محدود به چند منطقه جغرافیایی و حکومتی بود که ایران به لطف مصری ها و فنیقی ها توانایی ساخت کشتی های عالی را داشت اما با از دست رفتن مصر و فنیقیه و عدم زیرساخت های لازم در مناطق اصلی ایران (مناطق جنوبی ایران) ایران کشتی های نظامی مناسبی را نتوانست بسازد هرچند در تامین هزینه و نیز علل ساخت آن نیز مشکلات وافر وجود داشت.
نیروی دریایی در عصر صفویه و افشاریه
به طور خلاصه می توان گفت ایران درگذر تاریخ به دلیل بوجود امدن مشکلات و درگیری های داخلی شیرازه ی نیروی دریایی اش از هم پاشید بشکلی که با وجودی که بیش از 2000 کیلومتر از سواحل خلیج فارس و دریای عمان در اختیار ایران بود مدتها نیروی دریایی نداشت و این مدتها ادامه داشت (شاید نیازی هم نبود) ولی منجر به این شد که در سده های 17 و 18 پرتغالی ها بیش از 100 سال در خلیج فارس مستقر گردند تا در اخر هم شاه عباس با کمک ناوگان انگلیسی موفق به بیرون کردن انها از جزایر خلیج فارس شد ولی این هم درس عبرت نشد و صفویان هم به فکر نیوری دریایی کارامد نیافتادند و این بی فکری در دوران شاه سلطان حسین که خود فردی ناکارامد بود بخوبی خود را نشان داد ، سواحل دریای خزر سقوط کرد و روسها به خود جرات دادند به خاک ایران حمله کنند.
با به قدرت رسیدن نادرشاه نیاز به نیروی دریایی مورد بحث قرار گرفت و از کشورهای انگلیس و هلند درخواست خرید ناوهای جنگی شد که با ملاحظات سیاسی این کشورها رد شد ولی اینبار عزم ایران جدی بود، به هرصورت به فرمان نادرشاه 20 فروند کشتی ساخته شد و جهت تسخیر مسقط و سرکوب ددزان دریایی مورد استفاده قرار گرفت ، لازم به ذکر اسن این کشتی ها اولین کشتیهای مجهز به توپ های موسوم به توپهای نادری بود ، پس از رسیدن به سواحل جنوبی و غربی مسقط را تسخیر کرده و باقی دزدان دریایی را سرکوب نمودند.
نیروی دریایی در عصر قاجار
در زمان قاجار باز نسبت به نیروی دریایی بی توجهی شد. البته در زمان ناصرالدین شاه اولین کشتی های جنگی به معنای واقعی به نامهای پرسپولیس و شوش خریداری شدند و تعداد دیگری هم در زمان مظفرالدین شاه خریداری شد. همچنین در سالهای بعد چهار ناو با نامهای اذربایجان ، خراسان ، مازندران و گیلان نیز به ناوگان حراست از سواحل پیوستند ولی به دلیل رسیدگی نشدن به این کشتی ها همگی از خدمت خارج شدند و از این پس عملا نیروی دریایی ایران قدرت خود را در خلیج فارس از دست داد و نیروی دریایی انگلیس قدرت را در دست گرفت.
سالهای 1290 تا 1304 را باید غم انگیزترین سالها در تاریخ نیروی دریایی ایران دانست به شکلی که بی توجهی به نیروی دریایی ایران به حدی رسید که در سواحل شرقی خلیج فارس امنیت به کل از بین رفت و اختیار امور با قاچاقچیان و دزدان بود.
سالها ایرانیان با این درد و رنج که از نعمت یک نیروی دریایی قوی بهره مند نیستند به دلایلی چون : عدم زیرساخت سازی بنیادی و عدم علاقه و نیز عدم توانایی اقتصادی در ساخت و نگه داری اینگونه تسلیحات دست و پنجه نرم میکردند و شاید بشود علت فقر و نیز شکست های بسیار ایران در طی دوره تاریخی پس از اسلام تا زمان حال را در نداشتن نیروی دریایی کارآمد دانست زیرا از زمان باستان، سیاست دریایی یونانیان حکمفرما بود به این معنی که امپراطوری قدرتمند با تکیه برنیروی دریایی حاصل میشود و لاغیر ، اصل بنیادی که بریتانیای کبیر با توجه به تمامی عوامل پیرامون کشورش و توانایی هایش آنرا سرلوحه خود قرار داد و امپراطوری دریایی را به وجود آورد و قبل و بعد و پیش از بریتانیا کشورهایی چون پرتغال هلند اسپانیا و.. به این اصل که تا پس از پایان جنگ جهانی دوم بر جهان حاکم بود وفادار بودند.
در این زمان ایران به دلیل نداشتند نیروی دریایی خسارات جبران ناپذیری را متحمل شد.
نیروی دریایی در عصر رضاشاه
در سال 1302 هجری شمسی، نیروی دریایی ایران به طور رسمی مجدداً تاسیس گردید. در سال 1303 رضاخان نخست وزیر وقت در سفری که به خوزستان داشت به نیاز ایران به نیروی دریایی کارامد واقف شد، سرانجام در اسفند همان سال کشتی کوچک مظفری به عنوان اولین کشتی رسمی نیروی دریایی فعال شد و درجات و رتبه بندی ها و یونیفرم رسمی نیروی دریایی طراحی گردید.سال بعد کشتی 60 تنی تحت عنوان سفید رو که قبلا متعلق به شیلات بود نیز به این نیرو پیوست و نامش به نهنگ تغییر یافت.
در سال 1304 اولین ناوچه 141 تنی مین روب از آلمان تحویل گرفته شد و تحت عنوان پهلوی و بعدها تحت عنوان شاهین عملیاتی گردید. با موفقیت نیروی دریایی در جنوب کم کم فکر شکل گیری آن در شمال هم به واقعیت می پیوست.البته مدتها طول کشید تا اولین ناوچه های توپدار ساخت المان به شکل قطعات به ایران صادر گردد که این ناوچه ها در دستگیری شیخ خزعل موفق بودند ، کشتی تفریحی شیخ خزعل که اهدایی بریتانیا بود بعدها به کشتی اموزشی افسران تبدیل شد.
در سال 1306 رسما بودجه ی نیروی دریایی تصویب و دفتر آن زیرنظر نیروی زمینی فعال شد. در همین سال دانشجویانی جهت تحصیل علوم دریایی به ایتالیا اعزام گردیدند و چند فروند ناو جهت ساخت به ایتالیا سفارش گردید.در سال 1311 ناوهای ببر، پلنگ، سیمرغ و کرکس تحت فرماندهی ناخدا بایندر از طریق کانال سوئز، دریای سرخ، اقیانوس هند و دریای عمان عازم خلیج فارس شدند ودر 14 آبان 1311 در بوشهر لنگر انداختند و با خرید یک حوض شناور 6000 تنی جهت تعمیرات زیرآبی و ایجاد آموزشگاه درجه داری و پایگاههای دریایی، نیروی دریایی یگانهای خود را در دریای مازندران توسعه داد.
تا قبل از جنگ دوم جهانی، نیروی دریایی در شمال دارای تعمیرگاه و ناوچههای بابلسر، سفید رود، گرگان، نهنگ، رامسر، نوشهر و شهسوار و قایقهای کوچک آتش نشانی بود ودر جنوب دارای ستاد فرماندهی، آموزشگاه مهناوی، کشتی یدک بر، حوض شناور، تعمیرگاه ثابت و متحرک، دو فروند نفت کش، بنگاه فانوسهای دریایی، مرکز تدارکات بنادر و اداره بندری بندر شاهپور سابق و ناوهای ببر، پلنگ، شهباز، سیمرغ، کرکس، شاهرخ، دو گروهان نیروی آبخاکی، ناوچههای شاهین، چلچله، کارون، کهف و ناوچههای راهنما و ناوچههای شماره 1 الی 10 بود.
تصویری منتسب به ناو پلنگ
روند رشد نیروی دریایی تا شهریور 1320 و شروع جنگ جهانی دوم به خوبی در حال پیشرفت بود. با شروع حمله متفقین به قصد تصرف ایران در شهریور 1320نیروی دریایی اولین نیرویی بود که ناخواسته زیرحملات شدید نیروی دریایی انگلستان قرار گرفت و تقریبا سنگین ترین بها را نسبت به سایر قوای نظامی را نیز نیروی دریایی با از هم گسیخته شدن شیرازه سازمانی خود پرداخت.
در سوم شهریور 1320 در یورش متفقین به ایران، نیروی دریایی مقاومت قهرمانانهای ازخود نشان داد که منجر به غرق شدن ناوهای ببر و پلنگ وتعدادی از ناوچهها وشهادت دریابان بایندر فرمانده نیروی دریایی و 600 نفر از افسران، درجه داران و ناویان گردید.
با صدور فرمان ترک مخاصمه شیرازه امور از هم پاشید ، کلیه ناوگان آن توسط انگلیس مصادره شد و به خاور دور فرستاده شد.
نیروی دریایی در زمان پهلوی دوم
در سال 1325 بعد از جنگ جهانی دوم و ملاقات سران متفقین در تهران و شناسایی ایران به عنوان پل پیروزی، دو فروند ناو به منظور غرامت ببر و پلنگ به ایران داده شد ونیروی دریایی ایران با داشتن ناوهای شاهرخ،شهباز، سیمرغ، کرکس و چند فروند یدک کش به همراه باقی مانده کارکنان مجدداً پا گرفت.
در سال 1326 نیروی دریایی فعالیت جدی خود را از سر گرفت. در نتیجه مجددا روند بهبود نیروی دریایی ادامه پیدا کرد ، با پیوستن ناوشکن های سنگین مانورهای نیروی دریایی رو به گسترش گذاشت.
لازم به تذکر است که پس از جنگ جهانی دوم استراتژی تاریخی ملقب به یونانیان یعنی امپراطوری دریایی به کناری وانهاده شد و استراتژی برتری هوایی به میان آمد که معنایش آن بود هرکشوری بتواند برتری هوایی در نبرد به دست بیاورد توانایی رقم زدن برد را به نام خودش خواهد داشت و خوب ایران تازه در این زمان بود که به فکر نیروی دریایی و هوایی خود افتاد.
در سال 1340 تیمسار دریابان فرج الله رسائی فرمانده وقت نیروی دریایی گردد ، در این تاریخ به دلیل معادلات خاص سیاسی گسترش نیروی دریایی در اولویت اول قرار گرفت.
از جمله ی این دلائل می توان به :
1.موقعیت جغرافیائی ایران و خلیج فارس
2.توسعه ی تولیدات نفتی در خاورمیانه و افزایش صادرات نفت ایران
3.تهدیدات ناشی از توسعه طلبی شوروی در کلیه نقاط حهان به خصوص خاورمیانه
4.از همه مهمتر اینکه ایران میخواست استقلال نظامی خود را بطور کامل باز پس بگیرد و به یکی از قدرتهای خاورمیانه بدل شود
به همین منظور طرح های گسترش به سرعت فراهم شد و پایگاه هایی در خلیج فاس و دریای عمان ایجاد گردید(البته می توان به علاقه ی شاه برای گرفتن جای نیروی دریایی انگلستان که به تازگی در حال خروج از خلیج فارس بود نیز دانست)
مصادف با 1351 نیروی دریایی ایران سرانجام پس از 40 سال تاسیس خود توانست از پایگاه قدیمی خود در خرمشهر خارج گردد و ناوگان آن به پایگاههای جدید واقع در بندرعباس و بوشهر انتقال یافت.
طرح های گسترش این بار با سرعت هرچه تمامتر پیش می رفت تعداد زیادی هواناو و ناوچه و ناوشکن سفارش داده شد. ایران تا سال 57 (و تقریبا هم اکنون) بزرگترین یگان هواناو جهان را در اختیار داشت و با 25000 پرسنل بزرگترین نیروی دریایی منطقه بود.ناوگان نیروی دریایی تا این زمان گسترش قابل توجهی یافته بود استعداد این نیرو در این زمان بدین ترتیب بود:
3 فروند ناوشکن موشک انداز سنگین آرتمیس ، ببر ، پلنگ (که بعدها رزمناو آرتمیس با نام دماوند مجددا نامگذاری شد) و 4 ناو محافظ میان وزن (Frigate) و 27 ناوچه گشتی (FAC) 10 تنی ، 4 کشتی مین جمع کن بزرگ و 2 فروند کوچک ، 4 لندیگ کرافت و 6 فروند لندیگ شیپ مخصوص حمل تانک ، 2 فروند ناو لجستیکی اقیانوس پیمای بزرگ (با قابلیت فرود هلی کوپتر) و 1 ناو تعمیرات و پشتیبانی ، 13 یدک کش و کشتی آتشنشانی (گفته می شد سه فروند زیردریایی دست دوم کلاس تانگ هم از امریکا خریداری شده و با نام احتمالی کورش در دست تحویل است) و قایقهای تندرو و ....
همانطور که گفته شد ایران بزرگترین یگان هواناو جهان را در اختیار داشت و از لحاظ نفری قادر بود یک گردان نظامی کامل را ظرف 25 دقیقه در جنوب خلیج فارس مستقر کند.
یکی از هاورکرافتهای مشهور ایرانی
از نظر یگان هوادریا استعداد این نیرو شامل 50 هلیکوپتر و 12 هواپیمای ترابری تاکتیکی F-27 می گردید که البته این نیرو با 6 فروند هواپیمای گشت دریایی P-3F اوریون نیروی هوائی پشتیبانی می شد.
افزایش روزافزون ناوگان نیروی دریایی ایران باعث افزایش بیش از پیش قدرت دریایی ایران بود با افزایش مداخلات نظامی ایران در کشورهای خارجی همچون سرکوب ظفار ، انتقال پنهانی نیروی پشتیبانی از اکراد که مانع شرکت عراق در جنگ اعراب علیه اسرائیل شد و حفظ امنیت چاه های نفت نقش ویژه ایی یافت.
با افزایش قیمت نفت و افزایش درآمد نفتی کشور سفارشات گسترده ایی داده شد از جمله 8 زیردریایی Type 209 به المان و 4 ناوشکن (ناوشکن های کلاس کوروش) به امریکا ، 12 ناوچه سریع السیر از فرانسه و 14 هاورکرافت به انگلیس (علاوه بر یگان های هوادریای فعال) نیز سفارش داده شد که به دلیل وقوع انقلاب برخی از این قراردادها کنسل شد (به عنوان مثال 12 ناوچه کلاس Combattante IІ فرانسوی در حال تحویل بود که با وقوع انقلاب تحویل آنها متوقف گردید البته نهایتا با شکایت ایران مابقی ناوچه ها تا 1982 تحویل ایران شدند اما ناوهای کلاس کوروش پس از کنسل شدن با نام کلاس KIDD به نیروی دیایی امریکا پیوست)
ناوهای کلاس KIDD
نیروی دریایی پس از انقلاب اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357، تحول عظیمی در نیروی دریایی ایجاد شد. اعزام دانشجو به صورت همگانی به خارج از کشور متوقف و دانشگاه علوم دریایی با چهار دانشکده ناوبری و فرماندهی کشتی، مهندسی برق و الکترونیک و مخابرات دریایی، مهندسی مکانیک دریایی و رشته مدیرت و کمیسر دریایی تاسیس گردید.مراکز آموزشهای تخصصی در انزلی و رشت توسعه یافتند و دانشکده فرماندهی و ستاد نیروی دریایی پا گرفت.
کمتر از یک سال پس از وقوع انقلاب اسلامی جنگ آغاز شد و در روزهای اولیه جنگ عراقی ها با پشتیبانی توپخانه و ناوچه های موشک انداز روسی پایگاه دریایی خرمشهر را غیرفعال کردند و تعدادی از شناورها و ناوهای مستقر در پایگاه را غرق کردند.
در آغازین روزهای هجوم دشمن، تکاوران پایگاه دریایی خرمشهر به همراهی دانشجویان دانشکده افسری و نیروهای مردمی مدافعین اصلی شهر خرمشهر بودند. همزمان با تجاوز دشمن، گردان یکم تکاوران و همافران دریایی اعزامی از بوشهر نیز برای کمک به تکاوران دریایی خرمشهر در پایگاه دریایی آن شهر مستقر گردیدند. گردان مذکور با کمک سایر نیروهای مستقر در خرمشهر توانست نقش مؤثری را در کند کردن پیشروی ارتش عراق ایفا کند.
در اثر تشدید حملات و حجم آتش سنگین توپخانه عراقی، خرمشهر محاصره شد، لیکن تکاوران دریایی به اتفاق دانشجویان دانشگاه افسری و نیروهای مردمی و بسیجی با تجهیزات سبک خود توانستند، مدت 34 روز در مقابل دشمن مقاومت کنند. زمانی که شهر خرمشهر و پلکارون به اشغال عراقیها در آمد، تکاوران دریایی حدود200 نفر از رزمندگان بسیجی و مردمی را توسط قایق از حلقه محاصره دشمن رهانیدند و طرح اشغال 3 روزه خرمشهر توسط نیروهای بعثی را ناکام گذاردند. پس از محاصره آبادان نیز نیروی دریایی به ویژه هواناوها و بالگردهای هوادریا نقش مهمی در پشتیبانی نیروها در آبادان ایفا کردند.
عراق از آغاز جنگ، سکوهای نفتی، اسکله ها و تاسیسات دریایی، شناورهای حامل کالا به مقصد بندر امام خمینی، جزایر ایرانی خلیج فارس و به ویژه جزیره خارک را آماج حملات خود قرار داد. ناوچه های موشک انداز نیروی دریایی ارتش نیز ماموریت داشتند تا با حضور در این منطقه علاوه بر مراقبت از سکوهای نفتی ایران در صورت حضور یگان های دریایی دشمن نسبت به انهدام آن ها اقدام نمایند.
در دو ماه نخست جنگ نبردهایی بین طرفین به وقوع پیوست که با پیروزی ناوچه های موشک انداز نیروی دریایی و انهدام یا فرار واحدهای دشمن خاتمه یافت. در نتیجه این نبردها یگان های دریایی دشمن از رویارویی با ناوچه موشک انداز پرهیز نموده و به مخفی گاه های خود خزیده بودند. در آبان ماه سال 1359 با اجرای دو عملیات اشکان و شهید صفری علیه سکوهای البکر والامیه که ترمینال های بزرگ نفتی دشمن برای صدور نفت آن کشور می باشد تاسیسات سکوهای مذکور منهدم شدند. به این ترتیب دشمن از امکان صدور نفت از طریق این سکوها محروم و از نظر اقتصادی در تنگنا قرار گرفت.
گرچه سکوهای نفتی البکر و الامیه عراق کاملاً منهدم گردیده بود، لیکن آن سکوها به عنوان پناهگاه ناوچههای عراقی، مقر کنترل تحرکات دریایی و ارسال گزارشهای لازم به پایگاه اصلی همواره مورد استفاده دشمن قرار میگرفت، لذا به منظور انهدام مجدد سکوهای مذکور و تاسیسات نظامی آنها، مقدمات اجرای عملیات مروارید از تاریخ 26/8/1359 شروع و در روزهای 5 و 6 و7 آذر ماه 1359 با پشتیبانی نیروی هوایی ارتش به مرحله اجرا در آمد.
در نتیجه این عملیات، عمده نیروی دریایی عراق منهدم و مابقی یگانهای دشمن در بنادر امالقصر و بصره محبوس شدند، امنیت خطوط مواصلاتی خودی تامین،
صادرات نفتی عراق از پایانههای نفتی البکر و الامیه متوقف و سیادت نیروی دریایی ایران تا پایان جنگ بر خلیجفارس و دریای عمان تضمین شد. انجام موفقیت آمیز عملیات مروارید که با حضور پررنگ ناوچه پیکان شکل گرفت، موجب شد تا این روز به نام نیروی دریایی نامگذاری شود.
نیروی دریایی در طی جنگ، ده هزار فروند کشتی تجاری را به بنادر ایران اسکورت نمود که در این بین تنها چند صد فروند آنها مورد اصابت موشکهای هواپیمای دشمن قرار گرفتند که کارنامه بسیار درخشانی در جنگهای دریایی قلمداد میگردد و از سویی امنیت خطوط مواصلات دریایی خلیج فارس، دریای عمان و شمال اقیانوس هند را همواره برقرار نمود.
نبرد نابرابر با نیروی دریایی آمریکا
با تداوم جنگ و آغاز جنگ نفتکشها، کشورهای فرامنطقه ای به ویژه آمریکا دست به تقویت حضور نظامی خود در منطقه خلیج فارس زدند و با تشدید تنشها، نیروی دریایی آمریکا به طور مستقیم با نیروی دریایی ایران رویاروی شد. این درگیری در سطح نبردهای منطقهای کم سابقه بوده است.
در 29 فروردین 1367، ناوگان نیروی دریایی ایران با نیروی دریایی آمریکا نبردی در خلیج فارس درگیر نبردی نابرابر شد که به غرق شدن ناوشکن سهند و ناوچه جوشن انجامید و در این میان ضرباتی نیز به نیروی دریایی آمریکا وارد گردید، از جمله اصابت ناوشکن ساموئل بی رابرتز به مین، غرق شدن یک فروند کشتی لجستیکی و سرنگونی یک فروند بالگرد آمریکایی.
ناو سهند آماج موشکهای آمریکایی
خسارت ایران در این درگیری سنگین بود. علاوه بر ناو سهند که در نتیجۀ اصابت 9 موشک در آب های خلیج فارس غرق شد، ناو دیگر ایران موسوم به سبلان نیز در این برخورد دریایی آسیب فراوان دید و تا سال 1990 در دست تعمیر بود.
با پایان جنگ، نیروی دریایی ایران هر جند تنی رنجور و زخم خورده از جنگ هشت ساله و نبرد با قدرتمندترین نیروی دریایی دنیا داشت، اما از اینکه توانسته بود از کیان ایران دفاعی جانانه داشته باشد، به خود می بالید و با کوله باری از تجربیات که در کوران حوادث به دست آورده بود، روند بازسازی و نوسازی را آغاز کرد.
پس از جنگ
پس از پایان جنگ با عراق، ایران قصد داشت در صورت امکان به خرید چند ناوچه از بریتانیا اقدام کند. این تلاش به دلیل وجود تحریم های نظامی علیه ایران به نتیجه نرسید و حتی روسیه نیز در آن زمان پیشنهاد اولیه ایران برای خرید دو ناو شکن را رد کرد.
با توجه به محدودیتهای خرید خارجی، ایران با پیروی از سیاست مشابه ای که در سایر نیروهای مسلح ایران نیز اتخاذ شده بود، تولید ادوات مورد نیاز نیروی دریایی با تکیه برآمیزه ای از ظرفیت های داخلی و مدل ها و قطعات وارداتی را آغاز کرد.
خرید و دریافت تدریجی سه فروند زیر دریایی دیزلی کیلو کلاس از روسیه، و تجهیز قایق های توپدار ساخت سوئد و چین تا حدودی ظرفیت های از دست رفته نیروی دریایی ایران را جبران کرد. همزمان، تکیه برتولیدات داخلی نیز ادامه یافت که شاید اوج آن را بتوان ساخت ناوشکن (ناو محافظ جماران) دانست.
یکی از 3 فروند زیردریایی کیلوکلاس که در سال 1991 به ناوگان دریایی ایران پیوستند
پیش از اتمام طرح ساخت جماران، ایران به تولید دو فروند ناوچه کوچکتر موسوم به کلاس "سینا" مبادرت ورزیده بود. این ناوچه ها با کپی برداری از نمونه های فرانسوی موسوم به " لاکامبتان" تولید شده اند و سرعت واقعی آنها در حدود 38 گره دریایی، یعنی 10 گره دریایی کمتر از میزان اعلام شده است. از این نوع ناوچه ها ایران 12 فروند خریداری کرده بود که دو فروند آنها در جریان جنگ غرق شد.
پیش از تکمیل ناو جماران، تولید ناوچه های سبک پس از برخورد یک ناو آموزشی ایران، موسوم به حمزه (که به علت نداشتن سایر تجهیزات دریایی مسئولیت گشت زنی در آب های ساحلی خزر را بر عهده گرفته بود) با یک شناور جنگی جمهوری آذربایجان که وارد آب های ایران در دریای خزر شده بود، آغاز شد. تا کنون دو فروند ناوچه سبک ( 275 تنی ) موسوم به جوشن و پیکان ساخته شده اند. این ناوچه ها به توپ های دریایی نوع فجر تولید داخلی مجهز و از قابلیت عملیاتی مناسبی بر خوردارند. علاوه بر افزودن به تعداد ناوچه های سبک از نوع جوشن، بکار گرفتن زیر دریایی های سبک ساخت ایران نیز در آب های خزر مورد توجه قرار گرفته است. با توجه به شرایط آب های خزر، زیر دریایی های سبک ساخت ایران که با الگوبرداری از تکنولوژی کره شمالی تولید می شوند برای استفاده در این دریا مناسب هستند.
ناو سنگین تر موسوم به جماران که در جنوب بکار گرفته شده بر اساس ناوهای نوع سام ساخت بریتانیا تولید شده است. البته در تولید آن نسبت به نمونه بریتانیایی تغییرات اندکی نیز صورت گرفته که مکان نشستن یک فروند هلیکوپتر از جمله این تغییرات است. نصب موشک ضد کشتی "نور" ساخت ایران با برد حدود 200 کیلومتر که از نوع موشک های ساخت چین موسوم به سی-803 است به قابلیت این ناو افزوده است. این نوع ناوچه ها را در ایران کلاس الوند نام داده اند. از این نوع شناورها، ایران پیش از انقلاب 4 فروند از بریتانیا خریداری کرده بود که سه فروند آنها با سن بیش از چهل سال همچنان در آب های جنوب فعال اند.
ایران بعد از جنگ با عراق، علاوه بر سه فروند زیر دریایی روسی کیلو کلاس، 10 فروند شناور سبک نوع هودانگ چینی نیز که با استفاده از تکنولوژی مدل های روسی موسوم به اوزا ساخته شده دریافت کرده است. همچنین قرار بوده است که یک ناو دیگر مشابه جماران کلاس "الوند" نیز در سالهای اخیر تکمیل گردد.
در آذرماه 1392، ناوهای لاوان و سیرجان به همراه چند فروند بالگرد و هواناو به بدنه نیروی دریایی ملحق شدند. همچنین ناوچه های موشکانداز نیزه و تبرزین نیز پس از 15 سال غیر عملیاتی بودن، عملیاتی شده و در آذرماه 1392 به ناوگان نیروی دریایی پیوست.
نیروی دریایی ایران در سالهای اخیر حضور خود را در آبهای بین المللی گسترش داده و با اعزام ناوگروههایی به خلیج عدن و تنگه باب المندب در زمینه مبارزه با دزدان دریایی فعال بوده است. همچنین این نیرو در بلندمدت درصدد است دامنه حضور خود را به سایر دریاههای آزاد گسترش دهد.
بی گمان به واسطه شرایط خاص ژئوپلتیکی ایران و داشتن سواحل طولانی در خلیج فارس و دریای خزر و حضور رقبا و دشمنان منطقه ای و فرامنطقه ای، نیروی دریایی یکی از ارکان اساسی حفظ و تثبیت جایگاه ایران در منطقه خاورمیانه و غرب آسیاست. هر چند نیروی دریایی تا رسیدن به شرایط آرمانی راه درازی در پیش رود دارد، اما حتی نفس اندیشیدن به حضور در آبهای دوردست مانند اقیانوس اطلس نیز می تواند انگیزه ای برای تلاش پیگیرتر برای ساختن نیروی دریایی قدرتمندتر باشد.
_______________________________________________________________
منابع:
newcoy.persianblog.ir
airnaval.blogfa.com (نویسنده: محمدحسین جهان پناه)، با تشکر از آقای ادیب نوروزی
مجله جنگ افزار
گردآوری و تنظیم:وبلاگ هوانورد (کاوه)